عنوان مقاله :
اسطورۀ خودمركزي (با تأكيد بر نمونههاي آن در اساطير و ادبياتِ ايران)
پديد آورندگان :
محمودزهي، موسي دانشگاه ولايت
كليدواژه :
اسطوره , اسطورۀ خودمركزي , نمونهها , سرچشمهها , پيامدها
چكيده فارسي :
اسطورۀ خودمركزي از مباحثِ جهان شمول است كه در اساطير ايران هم نمونه هاي آن به وضوح قابل مشاهده است. بر اساسِ اين عقيدۀ اسطوره اي، همۀ اقوام تلاش مي كنند خود و داشته هاي خود را نخستين، بزرگترين، بالاترين، بهترين، و ... معرفي كنند و تمام داشته هاي ديگران را در رده هاي پايين تر از آنِ خود جاي دهند. به عبارت ديگر خود را اصل و ديگران را فرع، و يا خود را مركز و ديگران را حاشيه قلمداد كنند. در اين مقاله، ابتدا به 17 مورد از نمونه هايِ اين اعتقاد اسطوره اي در اساطير و ادبياتِ ايران اشاره شده است. مثلاً آنان سرزمينِ اوليۀ خود «ايرانويج» را از نخستين و بهترين سرزمين ها مي دانند كه نخستين انسانها در آن به وجود آمده اند؛ «البرز» كوهِ اساطيريِ خود را كوهي مي دانند كه گرداگرد زمين را فراگرفته و تا فلكِ خورشيد كشيده شده است، و ... . در بخش دوم، به سرچشمه ها و پيامدهاي حاصل از اين اسطوره اشاره شده است. به نظر مي آيد اين اسطوره از عواملي مانند كمال گرايي (نهايت انديشي)، باورهايِ ديني، ملكوتي بودنِ انسان، نمادسازي، خودبزرگ بيني، تجارب گذشته و عادتها، جهان بينيِ محدود، خودِ آگاه و ناآگاه، گشايشِ عقده هاي حقارت، رازِ تنازعِ بقا، و اصلِ جاذبۀ عمومي سرچشمه مي گيرد؛ و واقعي پنداشتنِ چيزهاي غيرواقعي، قهرمان سازي ، توتم سازي، محدوديت حق انتخاب، سالاريت (رئس سالاري، پدر يا مادرسالاري، ...)، افزايش خوي استكباري، حماسه سازي، قوم سازي، و مواردي مانند اين از آثارِ آن است.
عنوان نشريه :
زبان و ادب فارسي-دانشگاه تبريز
عنوان نشريه :
زبان و ادب فارسي-دانشگاه تبريز