عنوان مقاله :
مطالعۀ تطبيقي ديپلماسي رسانهاي ايران و تركيه در آسياي مركزي و قفقاز
پديد آورندگان :
ميرفخرائي ، سيدحسن دانشگاه علامۀ طباطبائي , ميرفخرائي ، سيدحسن دانشگاه علامۀ طباطبائي , فيروزمندي بندپي ، مجيد - مركزي و قفقاز , فيروزمندي بندپي ، مجيد - مركزي و قفقاز
كليدواژه :
ديپلماسي رسانهاي , رسانه , ديپلماسي عمومي , قوميت , هويت
چكيده فارسي :
امروزه ديپلماسي و سياست خارجي كشورها بهعنوان عاملي تعيينكننده و اثرگذار در نظام بينالملل تحت تأثير تحولهاي شگرف در عرصۀ علوم ارتباطي جديد قرار گرفتهاند؛ چنانكه «ديپلماسي رسانهاي» بهعنوان يكي از شاخههاي اصلي فعاليتهاي دستگاه سياست خارجي و ديپلماسي، بخش شايان توجهي از ديپلماسي عمومي كشورهاي قدرتمند منطقهاي و جهاني را به خود اختصاص داده است. بهگونهاي كه امروزه توانسته در بحرانها، انقلابها و جنگها و دوستيهاي كشورها نقشي اساسي بر عهده داشته باشد. رسانههاي نوينِ ارتباطي توانايي خبرسازي، خبررساني و جهتدهي به افكار عمومي جوامع را دارند. پس از فروپاشي اتحاد شوروي در اوايل دهۀ نود و استقلال كشورهاي منطقۀ آسياي مركزي و قفقاز، دو قدرت منطقهاي جمهوري اسلامي ايران و تركيه، تلاش خود را براي نفوذ در اين منطقۀ نوظهور آغاز كردند و با توجه به ظرفيتهاي بسيار خوبي كه هركدام از اين كشورها در حوزههاي فرهنگي، زباني، قومي، مذهبي، تمدني، اقتصادي و جغرافيايي با اين منطقه دارند، سعي در نفوذ در اين منطقه داشتهاند. اين دو كشور ميخواهند در كنار فعاليتهاي ديپلماتيك رسمي خود از قدرت نرم خويش نيز براي دستيابي به هدفهاي فرهنگي و اقتصادي در اين منطقه بيشترين استفاده را ببرند. پرسش اصلي اين نوشتار اين است كه ديپلماسي رسانهاي جمهوري اسلامي ايران و تركيه در منطقۀ آسياي مركزي و قفقاز جنوبي مبتني بر چه مؤلفههايي است؟ در پاسخ به اين پرسش با استفاده از چارچوب مفهومي ديپلماسي رسانهاي، اين فرضيه مطرح ميشود كه ديپلماسي رسانهاي ايران مبتني بر صداوسيما و ارگانهاي دولتي و ديپلماسي رسانهاي تركيه مبتني بر سازمانها و تلويزيونهاي خصوصي است.
عنوان نشريه :
مطالعات اوراسياي مركزي
عنوان نشريه :
مطالعات اوراسياي مركزي