اثر دو رويكرد معلم‌محور و كودك‌محور بر شايستگي حركتي واقعي و ادراك‌شدة دختران دبستاني

Effects of Teacher Centered and Child Centered Approaches on Actual and Perceived Motor Competence of the Elementary School Girls

هدف مطالعة حاضر، بررسي اثر برنامۀ مداخله اي مهارتهاي دست‌كاري با دو رويكرد كودك‌ محور و معلم‌محور بر شايستگي حركتي واقعي و ادراك‌شدة دختران دبستاني است. تعداد 45 نفر از كودكان دختر نه‌سالۀ مدارس شهر قروه به روش نمونه‌گيري تصادفي چندمرحله‌اي انتخاب و پس از همسان‌سازي به سه گروه معلم‌محور، كودك‌محور و شاهد تقسيم شدند. هر برنامه شامل 20 جلسة 45دقيقه‌اي طي يك دورة ده‌هفته‌اي بود. نتايج نشان داد در پس‌آزمون، شايستگي حركتي واقعي و ادراك‌شدة دو گروه مداخله، برتر از گروه شاهد بود و گروه كودك‌محور نيز برتر از گروه معلم‌محور بود (P<0.05). اين نتايج نشان مي‌دهد مزاياي منتسب به برنامه هاي مداخلهاي با تأكيد بر رويكرد جو انگيزة تبحر، از قابليت تعميم در زمينة مهارت‌هاي حركتي بنيادي دست‌كاري برخوردار است.

The purpose of the present study was to investigate the effects of a manipulation skills intervention program, on actual and perceived motor competence of the elementary school girls by teacher centered and child centered Approaches. For this purpose, 45 girl elementary school students of Qorveh (8.98±0.20 years) via a multi-stage random sampling were selected and after matching were divided into three groups of teachers centered, child centered and control. Each program consisted of 20, 45-minute sessions during a ten-week period. The results showed that in posttest the actual and perceived competence of two intervention groups were higher than control group and the child-center group was better than teacher-center group (P<0.05). The results show that the benefits attributed to the intervention program with emphasis on mastery motivational climate approach, have the capability of generalize in the field of manipulative fundamental motor skills