بررسي رابطه بين ميزان استفاده از شبكه‌هاي اجتماعي مجازي و كيفيت تجارب يادگيري در دانش‌آموزان

هدف از پژوهش حاضر بررسي رابطه بين ميزان استفاده از شبكه‌هاي اجتماعي مجازي و كيفيت تجارب يادگيري در دانش‌آموزان اول متوسطه (دختر) شهرستان كاشان است. اين پژوهش از لحاظ هدف، كاربردي است و از نظر روش تحقيق، توصيفي از نوع همبستگي مي‌باشد. جامعه آماري شامل 205 نفر از دانش‌آموزان اول متوسطه (دختر) شهرستان كاشان مي‌باشد كه در سال تحصيلي 95-94 مشغول به تحصيل بودند و بر اساس جدول مورگان 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت انتخاب نمونه‌هاي مورد نظر از روش نمونه‌گيري خوشه‌اي استفاده‌شده است. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه كيفيت تجارب يادگيري نيومن مي‌باشد. براي تجزيه و تحليل داده‌ها از ضريب همبستگي پيرسون با استفاده از برنامه كامپيوتري SPSS استفاده شد. نتايج ضريب همبستگي پيرسون نشان داد بين ميزان استفاده از شبكه‌هاي اجتماعي مجازي و كيفيت تجارب يادگيري در سطح آلفاي 01 /0 رابطه مثبت و معني‌داري وجود دارد. (01 /0>P). همچنين نتايج ضريب همبستگي پيرسون نشان داد بين ميزان استفاده از شبكه‌هاي اجتماعي مجازي با مؤلفه‌هاي كيفيت تجارب يادگيري (كيفيت منابع، كيفيت محتوا، انعطاف‌پذيري و رابطه استاد-دانشجو) در سطح آلفاي 01 /0 رابطه مثبت و معني‌داري وجود دارد. (01 /0>P).