بررسي ميزان توانمندسازي روان شناختي كاركنان از طريق خودارزيابي عملكرد آنها

The Study of Staff Members' Psychological Empowerment through Self-Assessment of Their Performance

با توجه به تغييرات محيطي و افزايش رقابت محلي و جهاني، سازمان‌ها براي باقي ماندن در رقابت و سودآوري بيشتر بايد كاركناني با انگيزه، متعهد، ماهر و توانمند داشته باشند. درواقع همواره يك نياز رو به رشد به توانمندسازي اعمال مديريتي وجود داشته است؛ بنابراين هدف اين پژوهش بررسي قياسي ابعاد توانمندسازي روان‌شناختي كاركنان در سه صنعت بانكداري، آموزش و سلامت در ايران است. روش پژوهش توصيفي و از نوع پيمايشي است و به‌منظور سنجش ابعاد توانمندسازي روان‌شناختي از پرسشنامه (اسپريتز، 1992) استفاده شده است. روايي صوري و محتوايي پرسشنامه با استفاده از نظر خبرگان و پايايي آن با استفاده از آلفاي كرونباخ سنجيده شد كه ميزان آن برابر 0/925 بود، سپس از آزمون دوجمله‌اي براي بررسي فرضيه‌ها و از آزمون اچ كروسكال واليس براي مقايسه سازمان‌ها استفاده شد و نرم‌افزار spss20 به‌منظور تجزيه‌وتحليل داده‌ها مورد استفاده قرار گرفت. نتيجه مطالعه پيمايشي ميان تمام كاركنان اين سه سازمان خدماتي شامل 160 نفر (74 كارمند آموزش‌وپرورش، 50 كارمند بانك و 36 كارمند بيمارستان) نشان داد كه كاركنان كار خود را معني‌دار تلقي مي‌كنند و احساس صلاحيت دارند. همچنين نقش خود را در تأثير بر شغل خود زياد مي‌دانند؛ ولي فاقد احساس خود‌تعييني يا استقلال در انجام كار هستند و توانايي ابتكار عمل در شغل‌ خود را ندارند. با توجه به نتايج كاركناني كه از نظر هر چهار بعد روان‌شناختي بالا باشند ارزيابي مثبتي از كار خود دارند.

given the environmental changes and growing local and global competition, in order to stay in the competition and more profitability the organizations need to have motivated, committed, skilled and powerful employees. In fact, there has always been a growing need to managerial practices empowerment. Therefore, the aim of this comparative study was to examine the psychological empowerment dimensions in the three banking, education and health industries in Iran. This study is of a descriptive-survey research type. In order to assess the dimensions of psychological empowerment, Spreitzer (1992) questionnaire was employed. The face and content validity of the questionnaire was confirmed by experts and its reliability was assessed using Cronbach's alpha (α=.925). Then, the binomial test was employed for testing the hypotheses and H. Kruskal-Wallis test was used to compare the organizations; and SPSS software 20 was used for data analysis. The findings of this study, which was surveyed among all 160 staff members of these service organizations (including 74 employees of education, 50 employees of bank, and 36 employees of hospital), indicated that the employees consider their jobs significant and have a sense of competence. In addition, they think that the effect of their role on their jobs is very much. However, they do not have a sense of self-determination or independence in doing their work and do not have the ability to take the initiative in their jobs. According to the results, employees who are high in terms of the all four psychological dimensions have positive assessment of their work.