عنوان مقاله :
فرصتها و موانع بهكارگيري رهيافت همكارانه در پايهگذاري ساختار سياستگذاري يكپارچه در شهر تهران
پديد آورندگان :
عبدي دانشپور, زهره دانشگاه شهيد بهشتي , ابراهيمنيا، وحيده دانشگاه شهيد بهشتي
كليدواژه :
سياستگذاري يكپارچه , رهيافتهاي يكپارچۀ برنامهريزي شهري , رهيافت همكارانه در برنامهريزي شهري , تحليل فرصتها و موانع بهكارگيري رهيافت همكارانه , برنامهريزي فضايي , شهر تهران
چكيده فارسي :
برنامهريزي شهري با عرصههاي سياستگذاري چندگانهاي رو به رو است كه رويارويي با آنها در جوامع گوناگون در زيرسيستمهاي تصميمگيري بخشي يا در واحدهاي جغرافيايي-اداري مجزا و بيارتباط با يكديگر به بيكفايتي در سياستگذاري در رويارويي با مشكلات ميانجامد و موجب پيدايش مشكلات بازرخدهنده و گاه گشودهناشدني ميشود.. دو دسته ي كلان و چندگانۀ تصميم گيران و سياست گذاران؛ در بخش عمومي بر پايه ي دستور كارها و وظايف متفاوت خود، و در بخش خصوصي برحسب انگيزههاي متفاوت خود، درك متفاوتي از ماهيت مشكلات شهري و مسيرهاي سياستگذاريبراي گشودن اين مشكلات دارند. در چنين سيستم پيچيده و چندسطحي سياستگذاري شهري، ايجاد يكپارچگي و هم رأيي در دستوركارها، اهداف، درك مشكلات شهري و اجراي سياستها با دشواريها و كشمكشهاي ناشي از منافع متناقض ذي نفعان روبهرو است. رهيافت همكارانه در برنامهريزي شهري با توجه به روابط قدرت آشكار نيروهاي رسمي و غيررسمي هدايتكنندۀ انديشههاي راهنماي تصميمها و سياستها و درنظرگرفتن كشمكشهاي ناشي از منافع متناقض عوامل تصميمگيري و سياستگذاري چندگانه در سيستمهاي شهري، سازوكاري را معرفي ميكند تا با برقراري ارتباط ميان دانش تخصصي برنامهريزي با دانش محلي افراد و گروهها، امكان حركت به سمت يكپارچگي در سياستگذاري و برنامهريزي فراهم شود. در شهر تهران نهفقط عوامل تصميمگيري و سياستگذاري چندگانهاي در سطوح فراشهري، شهري و خُردشهري به توليد تصميم و سياست و اجراي سياستهايي براي عناصر متشكلۀ بخش عمومي مختلف ميپردازند، بلكه تصميمها و سياستهاي مربوط به اين بزرگشهر بهعنوان پايتخت كشور، از سوي عوامل تصميمگيري در سطح ملي نيز شكلگرفته و اجرا ميشوند. با وجود چندگانگي ذي نفعان در بخش عمومي با قدرت تصميمسازي، تصميمگيري و سياستگذاري در شهر تهران، رهيافتي كه عمل برنامهريزي شهري در ايران را ميتوان در آن چارچوب قرارداد به منافع، اهداف، تصميمها و سياستهاي عوامل تصميمگيري و سياستگذاري چندگانه (در هردو بخش عمومي و خصوصي) و نيز به امكان وجود ناسازگاري، ناهماهنگي و تضاد ميان اهداف، تصميمها و سياستهاي اين عوامل تصميمگيري چندگانه همواره بيتوجه بودهاست. هدف هاي دوگانه ي اين مقاله، نخست) پراختن به نقش تحليل فرصتها (به عنوان نيروهاي پيش برنده) و موانع (به عنوان نيروهاي بازدارنده) استفاده از رهيافت همكارانه براي سياستگذاري يكپارچه در شهر تهران و شفاف كردن آن و دوم) رديابي و بكارگيري "روش هاي تحليلي" براي شناسايي فرصت ها و موانع بكارگيري رهيافت همكارانه براي سياست گذاري يكپارچه است كه در فرايندي متشكل از چهار مرحلۀ اصلي طراحيشدهاست. در دو مرحلۀ نخست و دوم، با ماهيت توصيفي- تحليلي، به چارچوبهاي نظري پشتيبان و تشكيلدهندۀ سياستگذاري يكپارچه و رهيافت همكارانه در برنامهريزي شهري پرداخته مي شود. در اين دو مرحله از روش تحليل محتواي كيفي براي بازبيني و تحليل متون مرتبط با سياست گذاري يكپارچه و رهيافت همكارانه در برنامه ريزي شهري، و تحليل يافته هاي حاصل از اين بازبيني (اطلاعات ثانويه) و تركيب آنهها در مناسبت با اهداف اين مقاله استفاده شد. با استفاده از برونداد اين دو مرحله و روشهاي بهكاررفته، نويسندگان مقاله توانستهاند فرصتهايي را شناساييكنند كه رهيافت همكارانه براي پايهگذاري ساختار سياستگذاري يكپارچه ايجاد مي كند. در دو مرحلۀ تحليلي سوم و چهارم، برپايۀ يافتههاي دو مرحلۀ نخست و دوم و با به كارگيري روش هاي "انتخاب نمونه ي انتقادي"، "تحليل محتواي كيفي اسناد" و "تحليل ميدان نيرو" روش پيشنهادي در اين مقاله براي تحليل فرصت ها و موانع بكارگيري رهيافت همكارانه براي سياست گذاري يكپارچه در شهر تهران معرفي مي شود و به كار مي رود تا هدف پژوهش پايه ي اين مقاله، برآورده شود. دستاوردهاي مقاله نخست تدقيق ارتباط دو زمينه ي پژوهشي "رهيافت همكارانه" و "سياست گذاري يكپارچه" در برنامه ريزي شهري و دوم كوشش در معرفي عناصر اصلي اصول پايه ي بكارگيري رهيافت همكارانه براي سياست گذاري يكپارچه در شهر تهران و بكارگيري آنها، همچون چارچوبي براي تحليل و يافتن فرصت ها و موانع به كارگيري رهيافت همكارانه براي سياستگذاري يكپارچه در شهر تهران، است. در زمينه ي بكارگيري روش هاي تحليل نيز دستاورد اين مقاله استفاده و كوشش در تعيين چگونگي مناسبت فن تحليل ميدان نيرو براي بكارگيري در برنامه ريزي شهري است.