بررسي روابط ميان آموزش و پرورش، پژوهش و توسعه اقتصادي

آموزش و پژوهش در هر جامعه اي تحت تاثير جنبه هاي مختلف توسعه مي باشد، از طرف ديگر خود نيز به عنوان متغير مستقل بر تحولات اقتصادي، اجتماعي و سياسي جامعه تأثير مي گذارد. در مطالعه زير روابط ميان آموزش و پرورش، پژوهش و توسعه اقتصادي مورد بررسي قرار گرفته و در نهايت نتيجه گيري شده است كه آموزش، پژوهش و توسعه اقتصادي جامعه به مثابه يك مثلث فضايي برروي هم اثر مستقيم و متقابل دارند. با سرمايه گذاري در آموزش، پژوهش و تربيت نيروي انساني كارآمد و مولد در بازه هاي زماني ميان مدت و طولاني مدت منجربه توسعه اقتصادي كشور مي شود و اين توسعه به نوبه خود باعث توسعه بيشتر و انجام سرمايه گذاري بيشتر در امر آموزش و پژوهش مي شود. اگر آموزش كليد حل تمام مشكلات توسعه نيافتگي غالب كشورهاي توسعه نيافته است. اين سوال جايگاه خود را مي يابد كه چرا كشورهاي توسعه نيافته كه بعد از جنگ جهاني دوم تاكنون در نهادينه كردن سيستم آموزش سرمايه گذاري نسبتا موفقي داشته اند هنوز نتوانسته اند فاصله ميان خود و كشورهاي توسعه يافته را نه تنها كاهش دهند بلكه اين فاصله افزايش نيز داشته است حلقه مفقوده اين عدم دستيابي چيست؟ مقاله پيش رو بر آن است كه در پي آن باشد كه نهادينه شدن سيستم آموزش و پرورش به تنهايي جهت كاهش فاصله توسعه نيافتگي كشورها كافي نيست بلكه نهادينه شدن پژوهش بعنوان كليد حل اين معماست.