عنوان مقاله :
كنكاشي در ريخت شناسي بازار ايراني با رويكرد نظريه هاي فضايي شهر موارد مطالعاتي: بازار شيراز و كرمان
پديد آورندگان :
لك، آزاده دانشگاه شهيد بهشتي , حكيميان، پانته آ دانشگاه شهيد بهشتي
كليدواژه :
نظرية مكان , نظرية پيوند فضايي , نظرية توده فضا , نظريه هاي فضايي شهر , بازار ايراني
چكيده فارسي :
بازار به مثابة قلب شهر ايراني نهتنها نمود ابعاد اجتماعيـ فرهنگيـ اقتصادي شهر؛ بلكه مهمترين فضاي شهري و بستر استخوانبندي شهر ايراني است. در دهههاي اخير توسعههاي نسنجيده و زوال بافت مركزي شهرها حيات كالبدي، اقتصادي، و اجتماعي بازارها را نيز دچار نقصان كرده است كه مهمترين چالش بازآفريني شهري بهشمار ميآيد.
در اين پژوهش، با هدف احياي مهمترين عنصر استخوانبندي فضاييـ ادراكي شهر تاريخي، به منظور بازآفريني شهري، باب مطالعات عميقتر ريختشناسي بازار ايراني با مطالعه بازار شيراز و كرمان گشوده ميشود. در اين مطالعه با روش كيفي و به صورت توصيفيـ تحليلي در گام نخست با دادههاي منتج از مطالعات كتابخانهاي و مشاهدة نقشهها، بازار شيراز و كرمان را بر اساس نظريههاي فضايي شهر ترانسيك (1986) تحليل و سپس در گام دوم با مصاحبة عميق با ده تن از ساكنان شيرازي و يازده تن از ساكنان كرماني، با انتخاب به روش گلولة برفي، معناي بازار را با تكنيك «تحليل محتوا» استخراج ميشود.
نتايج نشان ميدهد كه بازار ايراني در نظرية تودهـ فضا به مثابة يك «فضاي شهري سخت» داراي الگوي سازماندهي محوري و زاويهدار است كه در شهر به مثابة يك بلوك درشت شهري، همراه با فضاهاي باز هندسي، درون خود مانند آرماتور شهري عمل ميكند. در نظرية پيوند فضايي نيز بازار به مثابة «فرم گروهي» و «مگافرم» شناخته ميشود كه مهمترين بستر ارتباطي شهر قديم را مفصلبندي كند. در نظرية مكان نيز بازار مهمترين عنصر تاريخي و نشانهاي براي ساكنان شهرهاي تاريخي است كه فرم كالبدي منحصر به فرد، مصالح و سبك معماري و مأواي فعاليتهاي خريدوفروش و كانون گردشگري شهري دارد. نتايج اين پژوهش ميتواند به راهكارهاي طراحي براي طراحان و برنامهريزان در بازآفريني شهري منجر شود.