ارزيابي فصلي مطلوبيت زيستگاه بز وحشي (Capra aegagrus) در مناطق كوهستاني پارك ملي كلاه‌قاضي به‌روش حداكثر آنتروپي

Seasonal Assessment of Habitat Suitability of the Wild Goat (Capra aegagrus) in Mountainous Areas of Kolah-Qazi National Park using Maximum Entropy Approach

آگاهي از نيازمندي‌هاي زيستگاهي گونه‌ها يكي از ملزومات مديريت حيات وحش محسوب مي‌شود. در اين مطالعه، مدل‌سازي فصلي مطلوبيت زيستگاه و وابستگي‌هاي زيستگاهي گونه آسيب‌پذير بز وحشي در پارك ملي كلاه‌قاضي (يكي از زيستگاه‌هاي معمول آن در آسياي مركزي) با استفاده از رويكرد حداكثر آنتروپي انجام شد. منطقه مورد مطالعه محدود به مناطق كوهستاني به‌عنوان زيستگاه بالقوه بز وحشي گرديد. ارتفاع، فاصله تا آبشخور، فاصله تا مناطق مسكوني و فاصله تا مسيرهاي محيط‌باني به‌عنوان با اهميت‌ترين متغيرها در تعيين مطلوبيت زيستگاه بز وحشي شناخته شدند. بيشترين مساحت طبقه مطلوب در فصل بهار (3882/25 هكتار) و كمترين مساحت اين طبقه در فصل تابستان (1362/5 هكتار) به‌دست آمد. مقادير مربوط به سطح زير منحني (AUC) در مدل‌هاي به‌دست آمده، كارايي خوبي را نشان داد (0/7≤AUC ). نتايج به‌دست آمده مي‌تواند براي حفاظت بز وحشي در زيستگاه‌هاي مشابه در گستره پراكنش آن به‌كار گرفته شود.

Knowledge of species’ habitat needs is considered as one of the requirements of wildlife management. We studied seasonal habitat suitability and habitat associations of wild goat (Capra aegagrus) in Kolah-Qazi National Park, one of its typical habitats in central Asia, using Maximum Entropy approach. The study area was confined to mountainous areas as the potential habitat of the wild goat. Elevation, distance to water sources, distance to human settlements, and distance to guard patrol roads were recognised as the most important variables determining habitat suitability of the species. The extent of suitable habitats was maximum in spring (3882.25 ha) and the least in summer (1362.5 ha). The AUC values of MaxEnt revealed acceptable to good efficiency (AUC ≥0.7). The obtained results may have implications for conservation of the wild goat in similar habitats across its distribution range.