عنوان مقاله :
انسان شناسي جرم شناختي و تحليل مفهومي برچسب جرم در رويكرد پسا استعماري، كانيباليسم و نژادي كردن جرم
پديد آورندگان :
حسن زاده، عليرضا پژوهشگاه ميراث فرهنگي و گردشگري - پژوهشكده مردم شناسي
كليدواژه :
جرم , جرم شناسي , نژادي كردن جرم , انسان شناسي پسا استعماري , كانيباليسم , ديوي سازي
چكيده فارسي :
رشد و تكامل جرم شناسي با شكل گيري رويكرد عقلاني در اين حوزه و دوري از تفكرات قالبي و برچسب هاي قوم مدارانه و نژادي همراه بوده است. انسان شناسي پسااستعماري از جمله در شاخه هايي چون انسان شناسي جرم شناختي و انسان شناسي قانوني و حقوقي ، نگاهي انتقادي به مفاهيمي دارد كه بر پايه قضاوت هاي قوم مدارانه، نژادي و داوري هاي ارزشي شكل گرفته است.
در اين مقاله دو مفهوم متعلق به دو دوره متقدم و معاصر به بحث نهاده مي شود. يكي از اين مفاهيم كه از منظر جرم شناختي در گفتمان استعماري شكل گرفته و ريشه در گزارش هاي شبه قوم نگارانه، قوم مدارانه و انسان شناسي استعماري دارد، مفهوم كانيباليسم است. كانيباليسم به مثابه رفتاري غير انساني به افسانه اي شبيه است كه راويان آن، از رويكرد و سياست ديوي سازي و نژادي كردن جرم و خشونت استفاده كرده و دگرهراسي و عدم دگرپذيري خود را با فرهنگ زدايي و انسانيت زدايي از اقوام و ملل غيرغربي (سرخ پوستان قاره امريكا و بوميان استراليا و غيره) همراه ساختند.
در انسان شناسي پسااستعماري اين مفهوم به چالش گرفته شده و به مثابه صورتي از گفتمان هاي استعماري، نقد و نكوهش مي شود. مورد ديگر، تصوير قالبي در زماني است كه جرم بعد قومي مي يابد و مي توان از آن با عنوان قومي كردن جرم سخن گفت. در اين زمينه چند تصوير قالبي به صورت مثال مطرح شده و در مورد آن بحث مي شود. در اين مقاله كوشش خواهد شد تا بر ساختگي و غير واقعي بودن مفاهيم يادشده در نتيجه رشد رويكردهاي عقلاني در حوزه جرم شناسي، از زواياي انتقادي گوناگون آشكار شود. رهيافت اين تحقيق نقد دو
فرايند قومي و نژادي كردن جرم است كه مورد انتقاد جرم شناسان و انسان شناسان جرم شناختي قرار دارد.