عنوان مقاله :
تأثير آموزش حافظه كاري مبتني بر محركهاي هيجاني در بازداري رفتاري مبتلايان به اختلال وسواس فكري-عملي
عنوان به زبان ديگر :
The Effectiveness of Emotional Working Memory Training on Improvement Behavioral Inhibition of People with Obsessive-Compulsive Disorder
پديد آورندگان :
صميمي، زبير دانشگاه شهيد مدني، آذربايجان، ايران , رامش، سميه دانشگاه تهران، تهران، ايران , كرد تميني، مسلم دانشگاه فردوسي، مشهد، ايران
كليدواژه :
وسواس فكري- عملي , بازداري , آموزش حافظه كاري هيجاني
چكيده فارسي :
وجود مشكلات بازداري رفتاري در بيماران مبتلا به اختلال وسواس فكري - عملي، لزوم توجه بيشتر به روشهاي درماني جديد را در اين اختلال برجسته مينمايد. لذا پژوهش حاضر باهدف بررسي تأثير آموزش حافظه كاري مبتني بر محركهاي هيجاني در بازداري رفتاري مبتلايان به اختلال وسواس فكري - عملي انجام گرفت. براي اين منظور تعداد 20 بيمار مبتلا به وسواس به شيوه نمونهگيري در دسترس و با استفاده از ابزارهاي مصاحبه باليني ساختاريافته و پرسشنامه ييل- براون (1989) انتخاب گرديدند. سپس آنها به صورت تصادفي به دو گروه آموزش و كنترل تقسيم شدند. آزمودنيهاي گروه آزمايش طي 20 جلسه تحت آموزش حافظه كاري هيجاني قرار گرفتند. همه آزمودني ها قبل و پس از آموزش با استفاده از تكليف برو/ نرو مورد ارزيابي قرار گرفتند. نتايج آزمون تحليل كوواريانس چندمتغيري نشان داد كه در مرحله پس آزمون، دو گروه از لحاظ خطاي حذف و زمان واكنش تكليف برو نرو تفاوت معناداري با يكديگر داشته و نمرات گروه آزمايش از گروه كنترل كمتر بود. با توجه به نتايج پژوهش حاضر ميتوان بيان نمود كه آموزش حافظه كاري هيجاني ميتواند يك گزينه مناسب براي بهبود بازداري رفتاري بيماران مبتلابه اختلال وسواس فكري- عملي باشد.
چكيده لاتين :
eing behavioral inhibition problems in people with obsessive-compulsive disorder outstands need for more notice to new therapeutic methods. Therefore, The aim of this study was to investigate the effectiveness of emotional working memory training on improvement behavioral inhibition of people with obsessive-compulsive disorder. For this purpose, 20 people with obsessive-compulsive disorder were selected available sampling by using 2 instruments (SCID-I) & (YOCS) .Then they randomly divided into two groups, control and experiment. The experimental group participants were under emotional working memory training during 20 sessions. All participants were assessed during pre-training and post- therapy by go /nogo task. The results of multivariate analysis of covariance showed that there is a significant difference in go /nogo omission error and reaction time between two groups in post-test stage and scores of experimental group were less than the control group.
Regarding to the current study, it can be said that emotional working memory training is an appropriate choice for improvement behavioral inhibition of people with obsessive-compulsive disorder.
عنوان نشريه :
روانشناسي شناختي
عنوان نشريه :
روانشناسي شناختي