رابطه قابليت‌هاي فردي و پيامدهاي بهبود كيفيت و بهره‌وري سازماني

The relationship between personal mastery and organizational improving quality and productivity

مينه و هدف: منابع انساني سازمان‌ها با قابليت‌ها و توانمندي‌هاي بالقوه خود، چنانچه مورد توجه قرار گيرند، نقش مهم و حساسي را در ارتقاء كيفيت و بهره‌وري ايفا خواهند نمود كه در مباحث ماكروارگونومي نيز با هدف ارتقاء عملكرد سازمان به آن پرداخته شده است. لذا اين مطالعه با هدف بررسي رابطه قابليت‌هاي فردي و بهبود كيفيت و بهره‌وري در دانشكاه علوم پزشكي همدان انجام شد. روش ­كار: اين پژوهش از نوع توصيفي/تحليلي بوده كه با روش نمونه‌گيري تصادفي 295نفر از مديران وكارشناسان واحدهاي ستادي دانشگاه انتخاب شدند و داده‌ها بوسيله 2پرسشنامه «سازمان يادگيرنده پيتر سنگه» و «مديريت كيفيت فراگير» گردآوري شد. تحليل داده‌ها به كمك روش‌هاي آمار توصيفي و آزمون آماري‌تي و آناليز واريانس در سطح اطمينان 95‌درصد، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون با كمك نرم‌افزار Spss16 صورت پذيرفت. يافته‌ها: نتايج، ميانگين قابليت‌هاي فردي را 1/23 نشان داد. همچنين نتايج حاكي از وجود ارتباط و همبستگي مثبت و معنادار بين قابليت‌هاي فردي و بهره‌وري سازمان مي‌باشد(p<0/001) بطوري كه به ازاي يك واحد افزايش در نمره قابليت‌هاي فردي، نمره پيامدهاي بهبودكيفيت و بهره‌وري 09/0‌واحد افزايش خواهد يافت (001/0p< ،018/0, SE=09/0b=). تفاوت معناداري در قابليت‌هاي فردي بر حسب مشخصات دموگرافيك مشاهده نشد. نتيجه گيري: بهره‌وري در بخش خدمات بـيش از آنكـه بـه فنـاوري و سـاير عوامـل بسـتگي داشـته باشـد بـه منـابع انسـاني و عـواملي كـه بـرآن تـاثير مي‌گذارند، بستگي دارد. لذا توجه به قابليت‌ها و توانمندسازي منابع انساني از اهميت ويژه‌اي برخوردار است و مي‌توان با رويكرد ماكروارگونومي و توسعه زيرساختهاي مرتبط با توانمندسازي كاركنان، به افزايش كارآئي، بهره‌وري و بهبود كيفيت دست يافت.

Background: Human resources and their potential and capabilities, will play an important role in promoting quality and productivity, Which has been discussed in the macrovascular discussions with the aim of enhancing the organization's performance. The aim of this study was to investigate the relationship between Personal Mastery and the consequences of quality improvement and productivity in Hamadan University of medical sciences. Methods: This is a descriptive/ analytical study. 295 managers and experts of university staffs were selected through random sampling. Data were collected by two questionnaires: Peter Senge Learning Organization and Resourceful Total Quality Management questionnaires. Data were analyzed by descriptive statistics, t-test and ANOVA at 95% confidence level, Pearson correlation coefficient and regression analysis using Spss16 software. Results: The results showed a mean of Personal Mastery of 23.1 and a positive and significant correlation between Personal Mastery and the consequences of improving quality and productivity (p<0.001). Also, there was a significant difference in Personal Mastery in both sexes (p<0.005). But this difference was not evident in terms of degree and field of study. Conclusion: Productivity in the service sector depends, rather than depends on technology and other factors, on human resources and factors affecting it. Therefore, attention to capabilities and empowerment of human resources is very important and can be achieved through a macrovagnomic approach and development of infrastructure related to the empowerment of employees in the organization, to increase efficiency, productivity and quality improvement