عنوان مقاله :
ارتباط بين ابعاد آنتروپومتريك با ناهنجاري هاي بالاتنه در دانش آموزان دختر مقطع ابتدايي
عنوان به زبان ديگر :
The relationship between anthropometrical domain and upper extremity abnormalities in primary school girl students
پديد آورندگان :
ايل بيگي، سعيد دانشگاه بيرجند - گروه علوم زيستي، بيرجند،ايران , رستگار، نفيسه دانشگاه بيرجند، بيرحند ، ايران , ثاقب جو، مرضيه دانشگاه بيرجند - گروه علوم زيستي، بيرجند،ايران , ابراهيمي عطري، احمد دانشگاه بيرجند، بيرحند ، ايران , فرزانه، حسين دانشگاه فردوسي مشهد - گروه فيزولوژي ورزشي، مشهد،ايران
كليدواژه :
ارگونومي , تجهيزات آموزشي , آنتروپومتري , كيفوز , لوردوز
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: اين پژوهش با هدف بررسي ارتباط بين ارگونومي تجهيزات آموزشي با شاخص هاي آنتروپومتري و ناهنجاري هاي بالاتنه در دانش آموزان دختر مقطع ابتدايي شهر مشهد انجام شد.
روش كار: تعداد 375 نفر از دانش‌آموزان دختر ابتدايي شهر مشهد به‌صورت تصادفي- خوشه اي به عنوان نمونه آماري انتخاب شده اند و پس از بررسي اندازه هاي آنتروپومتري آزمودني ها و ابعاد تجهيزات آموزشي، ناهنجاري هاي بالاتنه آزمودني ها شامل كيفوز و لوردز كمري به وسيله خط كش منعطف ارزيابي و اندازه گيري شد. ارتباط بين متغير هاي مورد بررسي توسط فرمول هاي اندازه هاي آنتروپومتري درحالت متناسب، يك حالت بزرگ تر و يك حالت كوچك تر از اندازه متناسب محاسبه شد. محاسبات آماري با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 16 در سطح معني داري (05/0p≤) انجام شد.
يافته ها: اين پژوهش نشان داد كه نيمكت هاي 8/81 درصد آزمودني ها با توجه به ارتفاع ركبي آن ها از حداكثر محدوده پذيرفته شده، بلندتراست. همچنين، 8/76 درصد آزمودني ها از ميزهايي استفاده مي كنند كه بلندتر از حداكثر محدوده پذيرفته شده است و عمق همه نيمكت هاي مورد استفاده نامتناسب و از حداقل محدوده پذيرفته شده، كوچك تر هستند. علاوه بر اين، بين ميزان تناسب ارتفاع نيمكت و ارتفاع ركبي آزمودني ها و ناهنجاري هاي لوردوزكمري و كيفوز رابطه معني داري وجود داشت (05/0≥p).
نتيجه گيري: براساس نتايج، ميز و نيمكت هاي مورد استفاده دانش آموزان حتي از حداقل رعايت استاندارد هاي ارگونوميكي برخوردار نيستند، و توصيه مي شود تدابير لازم جهت بهبود وضعيت ارگونومي تجهيزات مدارس منطبق با دامنه سني دانش آموزان اتخاذ گردد.
چكيده لاتين :
: The purpose of this study was to study the relationship between ergonomic of educational equipments with anthropometrical parameters and upper extremity abnormalities in primary school girl students in Mashhad.
Methods: In this way, 14225 girl students were selected as statistical population, and then 375 subjects randomly were selected as a samples study. Some anthropometrical parameters as; popliteal height, popliteal-buttock length, elbow height from 90° angle, and shoulder height from setting position along with some educational equipments dimension used such as bench height, bench depth, desk height and width were measured. Moreover, upper extremity abnormalities including lumbar lordosis and thorax kyphosis were evaluated by flexible ruler. The related anthropometrical measures along with desk and bench dimensions also were determined in range of accepted limit (AL), over range of accepted limit and below range of accepted limit for each of benches and desks dimension. For statistical analysis the Chi-Square test in contingency tables, Cramer’s phi were used by SPPS version 16 (P<0/05).
Results: The result of this study indicated that the 81/8 percent of benches was higher than max accepted limit of the popliteal height, and 76/8 of students used some desks that was higher than max accepted limit (P<0/05). Bench depth was inappropriate for %100 of students and smaller than min accepted limit. Furthermore significant relationship observed between measure match bench height with popliteal height and abnormalities lordosis and kyphosis (p≤0/05).
Conclusion: The result of present study indicated that educational equipments of the Mashhad schools had no minimum ergonomic standard.
