عنوان مقاله :
چهاربُعدي انگاري و مسألهي اتصال اجزاي زماني در فلسفهي معاصر و فلسفهي صدرا
پديد آورندگان :
انصاري مهر، رهام دانشگاه اصفهان , شانظري، جعفر دانشگاه اصفهان - گروه فلسفه و كلام اسلامي
كليدواژه :
چهاربُعديانگاري , اجزاء زماني , چيستان تغيير , حركت به معناي قطع , حركت جوهري
چكيده فارسي :
اگر يك جسم تغيير كند، از يكسو پس از تغيير ممكن نيست درست همان جسمِ پيش از تغيير باشد؛ ازسوي ديگر، اگر يك جسم پس از تغيير درست همان جسمِ پيش از تغيير نباشد، موضوع دقيقي براي تغيير نيست، پس گويي هيچ چيز به راستي تغيير نكرده است.يك راه فيلسوفان براي حل اين چيستان كه در اصل، مسألهي پايايي هويت در زمان است، اين است كه زمان را به درون اجسام راه دهند، نه درون ويژگيهاي آنها. دراينصورت ميتوان گفت كه اجسام، اجزاي زماني دارند، همچنانكه اجزاي مكاني دارند. به اين اعتبار، كل يك جسم در يك زمان خاص وجود ندارد. درعوض، در يك زمان، تنها يك جزء زماني (يا يك مرحلهي زماني) آن وجود دارد؛ از اين ديدگاه، با نام چهاربُعديانگاري يا نظريهي اجزاء زماني ياد ميكنيم. در اين مقاله، نخست نشان ميدهيم كه چهاربُعدي انگاري چگونه در حل چيستانهاي پايايي هويت در زمان، مانند «تغيير ذاتي» و «تركيب مادي» بهكار ميآيد. سپس اثبات ميكنيم كه ملاصدرا نيز با پشتيباني از مفاهيمي مانند «حركت به معناي قطع» و «حركت جوهري»، چهاربُعديانگار است. بحث ديگر اين مقاله دربارهي نسبت چهاربعدي انگاري با هستيشناسي زمان است؛ اين مبحث چگونگي اتصال اجزاي زماني يك چيز را روشن ميسازد. در اين راستا، همچنين تحليل صدرا را براي مسألهي اتصال اين اجزا واكاوي ميكنيم.
چكيده لاتين :
فاقد چكيده مي باشد
عنوان نشريه :
انديشه ديني
عنوان نشريه :
انديشه ديني