عنوان مقاله :
اثرات اقتصادي و معيشتي محصولات غيرچوبي در درآمد جنگل نشينان رودسر، استان گيلان؛ مطالعهي موردي ميوه خرمندي (Diospyros lotus)
عنوان به زبان ديگر :
Economic and livelihood impacts of Non-Wood Forest Products (NWFPs) in income of forest villagers of Rudsar, Guilan Province; case study Diospyros lotus fruit
پديد آورندگان :
كيوان بهجو، فرشاد دانشگاه محقق اردبيلي - دانشكده كشاورزي و منابع طبيعي , قنبري، سجاد دانشگاه تبريز - دانشكده كشاورزي و منابع طبيعي اهر - گروه جنگلداري , مرادي، قربان دانشگاه محقق اردبيلي - دانشكده كشاورزي و منابع طبيعي , غفاززاده، اميد دانشگاه محقق اردبيلي - دانشكده كشاورزي و منابع طبيعي
كليدواژه :
اقتصاد خانوارها , برداشت , توليد ميوه , اشتغال , كارگاههاي فراوري , ميوه خرمندي , Diospyros lotus
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: در دهههاي اخير، محصولات غيرچوبي جنگل به عنوان يكي از مؤلفههاي مهم در مديريت پايدار جنگل و كاهش فقر جوامع محلي شناخته شدهاند. اين محصولات به عنوان يك منبع درآمد مستمر در كنار ساير فعاليتهاي درآمدزاي خانوارها نظير كشاورزي و دامداري براي مردم محلي منجر به ايجاد تعلق خاطر و انگيزه براي حفاظت مستمر جنگلها به عنوان منبع توليد خواهد شد. پي بردن به اهميت اين محصولات بدون شناخت گونههاي موجود و آگاهي از ميزان توليد ويژگيهاي كمي و كيفي اين منابع امكانپذير نخواهد بود. هدف از اين مطالعه برآورد ميزان توليد و اهميت اقتصادي اين محصولات در درآمد خانوارها در سه روستاي جنگلي شهرستان رودسر استان گيلان ميباشد.
مواد و روشها: در اين تحقيق از دو روش آماربرداري و تكميل پرسشنامه استفاده شد. آماربرداري با 30 قطعه نمونه با ابعاد 100 در 100 متري (يك هكتاري) به صورت تصادفي سيستماتيك انجام شد. در داخل هر قطعه نمونه نزديكترين درخت به مركز قطعه نمونه جهت اندازهگيري ميزان ميوه توليدي انتخاب شد. در مرحله دوم، به منظور بررسي مسايل اقتصادي اجتماعي از روش مصاحبه نيمهساختار يافته و مشاهده مستقيم و به روش سرشماري از 120 خانوار سه روستاي مورد مطالعه در تابستان سال 1394 جمع آوري اطلاعات انجام گرديد.
يافتهها: نتايج نشان داد كه به طور متوسط هر پايه حدود 25 كيلوگرم ميوه توليد ميكند. با توجه به ميانگين تعداد گونه خرمندي 17 پايه در هكتار، حدود 425 كيلوگرم ميوه در هكتار توليد ميشود. مجموع ميوه برداشت شده خرمندي بوسيله خانوارها در سه روستاي لوسرا، نرماش و سياهگل چال برابر 3880 كيلوگرم و ميانگين برداشت سالانه خانوار 32 كيلوگرم ميباشد. درآمد خالص سالانه خانوار از محل برداشت ميوه در منطقه مورد مطالعه از 230 تا 2100 هزار ريال تغيير ميكند. ميزان ارزش مورد انتظار جنگل حاصل از توليد خرمندي به ازاي هر هكتار 6050000 ريال ميباشد. برداشت اين ميوه براي 15 نفر روز در سال اشتغال ايجاد كرده است.
نتيجهگيري: محصول برداشت شده درآمد نسبتاً خوبي براي خانوارها ايجاد ميكنند. اما سهم درآمد از محل برداشت اين محصولات در درآمد كل خانوارها در شرايط فعلي كم ميباشد. علاوه بر اين اشتغال زيادي نيز از محل برداشت اين محصولات ايجاد ميشود. با توجه به ارزش افزوده زيادي كه از برداشت اين محصول ايجاد ميشود، عمليات فرآوري روي اين محصولات ميتواند درآمد زيادي را براي بهره-برداران اين محصول ايجاد كند. ميتوان با تشكيل تعاونيهاي خريد و فروش توسط مردم محلي، برگزاري كلاسهاي ترويجي و راهاندازي كارگاههاي فراوري، درآمد حاصل از اين محصولات را افزايش داد. نتيجهگيري: محصول برداشت شده درآمد نسبتاً خوبي براي خانوارها ايجاد ميكنند. اما سهم درآمد از محل برداشت اين محصولات در درآمد كل خانوارها در شرايط فعلي كم ميباشد. علاوه بر اين اشتغال زيادي نيز از محل برداشت اين محصولات ايجاد ميشود. با توجه به ارزش افزوده زيادي كه از برداشت اين محصول ايجاد ميشود، عمليات فرآوري روي اين محصولات ميتواند درآمد زيادي را براي بهره-برداران اين محصول ايجاد كند. ميتوان با تشكيل تعاونيهاي خريد و فروش توسط مردم محلي، برگزاري كلاسهاي ترويجي و راهاندازي كارگاههاي فراوري، درآمد حاصل از اين محصولات را افزايش داد.
چكيده لاتين :
Background and objectives: At recent decades, Non-wood forest products (NWFPs) have
been considered as one of the important components in sustainable forest management and
poverty reduction of local communities. These products are a sustainable income source for
local people besides of other income sources such as agriculture and animal husbandry. This
factor creates engagement and incentive to protect forests as sources of sustainable.
Understanding the importance of these products without knowing the species and characteristics
of quantity and quality of production of these species will be impossible. The aim of this study
was to estimate the amount of productions, the economic importance of these products in
household’s income in three forest villages at Rudsar county of Guilan province.
Materials and methods: In this study, two methods were used. At first, inventory was used for
estimating of fruit production and at second, the socio-economic survey was done using the
questionnaire. Inventory was done systematically randomly with 30 samples with dimensions of
100 by 100 meters (one hectare). Within each sample, the nearest tree to the plot center was
selected to measure the amount of production fruit. At the socio economic surveying 120
households at three villages was censed by the semi-structured interviews and direct
observations in summer 2015.
Results: The results showed that the fruit production of each tree was about 25 kg. Based on the
number of Diospyros lotus species per hectare (17 trees), about 425 kg fruit per hectare was
produced. Total fruit collected by households of three villages of Lusara, Nurmash, and
Siyahgal Chal was 3880 kg. The average annual harvest of households was 32 kg. Gross annual
household income from fruit harvested varied from 230 to 2100 thousand Rials. The expected
value of forest from fruit sources was 6050000 Rials per hectare. The fruit collection creates
employment for 15 person’s day annually.
Conclusion: These products create a good income for households. However, at the current
situation, the share of income of these products was relatively low. In addition to income, it is
led to creating the employment opportunities. According to high addition value of processing
operations, processing has been stated as a main income source. Establishing the local
cooperative, holding educational courses, setting up the processing factories can increase
income of households from these products.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي علوم و فناوري چوب و جنگل
عنوان نشريه :
پژوهش هاي علوم و فناوري چوب و جنگل