دين و دنيا: بررسي نگرش‌هاي متفاوت اديان به دنيا

«دين و دنيا» از مباحث مورد علاقه‌ي متألهان و فلاسفه‌ي‌ دين است و به همين رو با بي‌اعتنايي جامعه‌شناسان دين مواجه بوده است. اين مقاله در گام نخست و در راستاي مقابله با روي‌كردهاي تحويلي1 در مطالعات دين، در صددِ رفع برخي از اين بي‌اعتنايي‌هاي آسيب‌رسان است و تلاش دارد نياز مبرم جامعه‌شناسي دين به اين مباحث را آشكار سازد و جايي را براي آن در فصول مقدماتي مطالعات جامعه‌شناختيِ دين باز نمايد. اين تلاش هم‌چنين براي نيل به درك صائب و روشن‌تري از مفهوم عرفي شدن، كه انطباق بيش‌تري با بنيان‌‌هاي آموزه‌اي اسلام و شرايط اجتماعي ايران داشته باشد، انجام شده است. مقاله در صدد است در اين بازبيني،‌ بر چند حقيقت بديهي و در عين حال، اذعان‌نشده درباره‌ي‌ دين ‌تصريح نمايد كه تأثيراتي دگرگون‌كننده بر نظريات عرفي شدن دارند. گام سوم پس از تأكيد بر اهميت دنيا براي اديان، با مقايسه‌ا‌ي‌ ميان تلقي اديان از دنيا برداشته شده است و با اين فرض كه عقايد و تعاليم ديني، تأثيرات تعيُّن‌بخشي بر زيست اجتماعي پيروان خواهند داشت، آن را در برخي از فرازهاي اساسي‌تر،‌ همانند «رستگاري»، «‌الاهيات اقناعي» و «تنش‌هاي با دنيا» با تفصيل بيش‌تري دنبال نموده است و در خاتمه، تأثيرات آن را در اصلاح برخي روي‌كردهاي غالب بر نگرش جامعه‌شناختي دين نشان مي‌دهد.

فاقد چكيده مي باشد