حمايت اجتماعي و سازگاري زناشويي در زنان متقاضي طلاق

Social Support and Dyadic Adjustment Among Women Applicants for the Divorce

مقدمه: اين پژوهش با هدف شناخت رابطه حمايت اجتماعي با سازگاري زناشويي در بين زنان متقاضي طلاق مراجعه كننده به دادگستري شهرستان پاوه انجام شده است. روش: جامعه‌ آماري پژوهش شامل كليه زناني است كه از ابتداي سال هزار و سيصدو نود و سه به‌منظور تقاضاي طلاق به دادگستري شهرستان پاوه مراجعه نموده‌اند و پرونده طلاق آنان تا زمان انجام پژوهش (آذرماه هزارو سيصد نود و چهار) در دادگستري شهرستان پاوه در جريان بوده است. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه‌گيري تمام شماري هفتاد و دو نفر برآورد گرديد. در اين مطالعه از پرسشنامه‌هاي حمايت اجتماعي فيليپس و سازگاري زناشويي اسپانير استفاده شده است. اعتبار و روايي پرسشنامه ها با بهره گيري از روش همبستگيبه‌ترتيب 0/90 و 0/96 به دست آمد. تجزيه و تحليل داده‌ها نيز با بهره‌گيري از نرم افزار SPSS18 و از آزمون‌هاي آماري پيرسون، اسپيرمن و تحليل رگرسيون چند متغيره انجام گرديده است. نتايج: نتايج پژوهش نشان داد، رابطه معنادار مثبتي بين حمايت اجتماعي و سازگاري زناشويي وجود دارد و حمايت اجتماعي بيست و سه درصد از تغييرات واريانس سازگاري زناشويي را پيش‌بيني‌ مي‌كند. از بين متغير‌هاي دموگرافيك، تحصيلات و درآمد با حمايت اجتماعي رابطه معنادار مثبت داشته است. همچنين بين سن ازدواج، مدت زندگي مشترك، تعداد فرزند و درآمد همسر با سازگاري زناشويي ارتباط معنادار مثبت و بين تحصيلات و درآمد با سازگاري زناشويي ارتباط معنادار منفي وجود داشت. بحث و نتيجه‌گيري: اين مطالعه به سياست‌گذاران و متخصصين حرفه‌اي در حوزه مددكاري اجتماعي كار با زنان و خانواده‌ها را پيشنهاد‌ مي‌كند كه در برنامه‌ريزي سياست اجتماعي و مداخلات مرتبط در حوزه سلامت به نقش حمايت اجتماعي در سازگاري زناشويي توجه نموده و از آن استفاده نمايند.

Introduction: Dyadic adjustment plays a vital role in the incidence of divorce. It seems that divorce is the result of the decreased dyadic adjustment. This study aimed to assess the association between social support and dyadic adjustment among women applicants for the divorce in Paveh administration of justice. Methods: Statistical population in this research included all women applicants for the divorce in Paveh administration of justice that they applied from March 2015 and their cases were under the procedure until caring out this study, December 2015. We considered all population in the study as the sample and they were 72 women. Spanier Dyadic Adjustment Scale and Philips Social support questionnaire were used to collecting the data. We used SPSS18 to analyze the data through Spearman, Pearson and multivariate regression tests. Results: The study showed that there was a significant positive correlation between social support and dyadic adjustment. Social support predicted 23% of changing variance of dyadic adjustment. There is also a significant positive correlation between education, income, the age of marriage, spousal lifetime, the number of children, and the spouse’s income with social support. There is a significant negative correlation between education and income with dyadic adjustment. Conclusions: In conclusion, the study suggested social work practitioners and policymakers in working with women and families to consider the role of social support in dyadic adjustment through social policy planning and health-related interventions.