عنوان مقاله :
بررسي نقش سه عارف خطّه قومس در حفظ و استمرار انديشه خسرواني و حكمت اشراق
عنوان به زبان ديگر :
The Role of Three Ghomessian Mystics in Maintenance and Development of Khosravani Thoughts and Philosophy of Illumination
پديد آورندگان :
خواجه گيري ،طاهره دانشگاه كاشان , خراساني، فهيمه دانشگاه كاشان
كليدواژه :
حكمت خسرواني و اشراق , شهابالدين سهروردي , علاءالدوله سمناني , ابوالحسن خرقاني , بايزيد بسطامي
چكيده فارسي :
بايزيد بسطامي، ابوالحسن خرقاني و علاءالدوله سمناني، سه تن از عرفاي برجسته ايراني در خطه قو م ساند كه هر يك مقامي خاص در عرفان اسلامي دارند. يكي از مفاهيم برجستهاي كه در اقوال و آثار اين بزرگان نمود پررنگي دارد، مفهوم «نور و روشنايي» است و اين مسأله حتي در عنوان آثار و اقوالي نيز كه از ايشان به جاي مانده، مشهود است؛ اقوال بايزيد و خرقاني به ترتيب «النور» و «نورالعلوم» نام دارند. عرفاي اسلامي با تكيه بر آيه قرآني «اللهُ نورُ السمواتِ و الأرض»، به اين موضوع توجهي خاص داشته، در آثاري كه از آنها به يادگار مانده است، مفهوم رسيدن به نور و روشنايي، به عنوان يك مقام برتر و هدف والا، جايگاه ويژهاي داشته است. اين انديشه، با حكمت خسرواني- كه در يكي از مهمترين مكاتب فلسفه اسلامي تحت عنوان «حكمت اشراق» نمود يافته است، مطابقت دارد؛ به گونهاي كه- حكيم سهروردي به عنوان مبدع اين فلسفه، در آثار خود از عارفاني مانند بايزيد بسطامي و ابوالحسن خرقاني به عنوان ادامهدهندگان حكمت خسرواني نام برده است. در حقيقت حكمت اشراق، جايگاه تلاقي عرفان و فلسفه است و نبايد نقش اين بزرگان را در شكلگيري آن ناديده گرفت.
از ديگر سو، اين عارفان بزرگ، حلقه اتصال حكمت خسرواني به عنوان نمودي از فرهنگ ايران قبل از اسلام به دوره اسلامياند. اين انديشهها در مكتبي تحت عنوان «حكمت اشراق» به اوج ميرسند. با توجه به نقش عرفان در حفظ و گسترش انديشه هاي ايراني، اين مقاله بر آن است تا نقش اين سه عارف برجسته را در شكلگيري انديشه هاي اشراقي بررسي كرده، وجوه تشابه انديشه هاي آنها را با حكمت خسرواني برشمارد تا از اين طريق يكي ديگر از وجوه تأثيرگذار زندگي و سلوك اين بزرگان در پيشبرد انديشه اشراقي مشخص شود.
چكيده لاتين :
Bayazid Bastami, Abu al-Hasan Kharaqāni and ‘Alā al-Dowlah Semnāni are three distinguished Iranian mystics who lived in Ghomess Province. They have significant places in Islamic mysticism. A dominant concept in their works is the concept of Light, which is even observable in the titles of their works. Bayazid and Kharaqani named their works al-Noor and Noor al-Oloom respectively. Relying on the verse “God is the light of the skies and earth,” Islamic mystics paid special attention to the conception of light. In their works, reaching to light, as a great goal, is considered a special place. This thought is close to the Khosravani doctrine presented under the title of Illuminationism, which is one of the most important Islamic philosophy doctrines.
Hakim Sohrevardi, as the founder of this doctrine, named Bayazid Bastami and Abu al-Hasan Kharaqani as the followers of Khosravani doctrine in his works. In fact, Illuminationism is the confluence point for mysticism and philosophy, so the role these mystics played in shaping of this doctrine should not be ignored. These great mystics are the link between Khosravani doctorine, as a pre-Islamic Iranian culture aspect, and Islamic era. These thoughts culminate in Illuminationism. Considering the role of mysticism in the maintenance and expansion of Iranian thoughts, this article attempts to study the role of these three prominent mystics and to compare their thoughts with Khosravani doctorine in order to illustrate one of the influential aspects of these mystics’ lives in the development of Illuminationism.
عنوان نشريه :
مطالعات عرفاني
عنوان نشريه :
مطالعات عرفاني