عنوان مقاله :
تحليل انتقادي «نظريۀ بداء بر پايۀ باور به هيولي»
پديد آورندگان :
منتصري ، محمدمهدي دانشگاه تهران , فرامرزقراملكي ، احد دانشگاه تهران
كليدواژه :
بداء , هيولي , ميرداماد , صدرالمتألهين , حكيم سبزواري ,
چكيده فارسي :
بداء يكي از مهمترين آموزههاي اعتقادي اسلام و از اختصاصات مذهب شيعه است. به رغم آنكه دهها اثر در مورد بداء نگاشته شده، توضيح نحوۀ وقوع آن با رويكرد مبتني بر جهانشناسي فلسفي نخستينبار توسط ميرداماد آغاز گشته است و صدرالمتألهين و حكيم سبزواري اين راه را ادامه دادهاند. اما با بررسي آراي اين سه فيلسوف مشخص ميشود كه تبينهاي ايشان نه تنها خالي از خلل نيست، بلكه برخي از اشكالات ديدگاههاي ايشان علاوه بر استدلال، ريشه در جهانبيني آنان دارد. براي تبيين بداء ابتدا بايد «لوح محو و اثبات» تبيين گردد. لوح محو و اثبات از مراتب علم الهي، و مجرد است؛ پس بايد به نحوي تبيين شود كه هم مجرد و هم قابل تغيير باشد. اما بر اساس باور به هيولي ـكه يكي از اركان مهم جهانبيني بسياري از فلاسفۀ مسلمان استـ تغيير و تحول، منحصر در ماديات بوده و در مجردات به هيچ وجه امكان ندارد. اين امر در كنار ابطال نظريۀ هيئت بطلميوسي موجب ميشود كه مجالي براي لوح محو و اثبات در جهانبيني اين سه فيلسوف باقي نماند. اين اشكال نه تنها به اين سه فيلسوف، بلكه معطوف به جهانبيني مبتني بر هيولي است كه در فلسفۀ اسلامي رايج ميباشد. اين نوشتار با تحليل انتقاديِ تبيينهاي اين سه فيلسوف ـ به عنوان سه نمونۀ برجسته از فلاسفۀ مسلمانـ تبيين صحيح بداء در فلسفۀ اسلامي را در گرو كنار گذاشتن باور به هيولي دانسته است.
عنوان نشريه :
آموزه هاي فلسفه اسلامي
عنوان نشريه :
آموزه هاي فلسفه اسلامي