عنوان مقاله :
بررسي رابطه خودكارآمدي و كيفيت زندگي مادران داراي نوزاد نارس در بيمارستان كمالي كرج درسال 1394
عنوان به زبان ديگر :
Evaluation of the Relationship Between Self-efficacy and Quality of Life in Mothers With Preterm Infants in Kamali Hospital of Karaj, Iran, 2015
پديد آورندگان :
زارعي نژاد، سميه دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي تهران , نوروزي، كيان دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي تهران , ساجدي، فيروزه دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي تهران , رهگوي، ابوالفضل دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي تهران , نوروزي، مهدي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي تهران , همتي، آرزو دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي تهران
كليدواژه :
كيفيت زندگي , خودكارآمد , مادر , نوزاد نارس
چكيده فارسي :
مقدمه: مادر شدن يك فرايند پويا، قابل يادگيري، استرس زا، فاقد هر گونه دستورالعمل و وابسته به فرهنگ و اجتماع ميباشد. اگرچه تجربه مادر شدن دوران مسرت بخشي است اما گاهي اوقات ميتواند همراه با مشكلات و تغييرات متعدد ناشي از مراقبت از نوزاد باشد. تولد نوزاد نارس يكي از مواردي است كه مادر را در شرايط مشكل زا قرار ميدهد. با به دنيا آمدن يك نوزاد نارس فرايند طبيعي نگهداري از نوزاد و نقش والدين به خصوص نقش مادر تحت تأثير قرار ميگيرد. خودكارآمدي عامل اصلي تاثيرگذار بر عملكرد صحيح و مسئوليتپذيري مادران و عامل تعيينكننده اصلي سطح عملكرد مادر است و ارتباط نزديكي با تكامل كودك دارد. شرايط نوزاد نارس بيش از هر زمان ديگري خودكارآمدي مادر را به چالش ميكشد و قضاوتهاي او را نسبت به خود متمايل با احساس گناه و ناكارآمدي ميكند. در مطالعات كيفيت زندگي مادران نوزادان نارس نسبت به نوزادان طبيعي پايينتر گزارش شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف تعيين ارتباط خودكارآمدي و كيفيت زندگي در مادران داراي نوزاد پرهترم در بيمارستان كمالي شهر كرج در سال 1394 طراحي و اجرا شده است.
روش كار: اين مطالعه از نوع مقطعي (توصيفي - تحليلي) با استفاده از نمونه گيري در دسترس بر روي 115 مادر داراي نوزاد پرهترم انجام شد. اطلاعات لازم با استفاده از پرسش نامه اطلاعات دموگرافيك، پرسش نامه خودكارآمدي درك شده مادران در مادري كردن (PMP S-E) و پرسش نامه كيفيت زندگي (گونه ايراني) جمع آوري و سپس ارتباط ابعاد كيفيت زندگي با خودكارآمدي و برخي از عوامل مرتبط مورد بررسي قرار گرفت. تجزيه تحليل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد بررسي قرار گرفت.
يافتهها: در اين مطالعه ميانگين نمره كل خود كارآمدي شركت كنندگان 9/9±19/65 و سطح خودكارآمدي متوسط، و ميانگين نمره كل كيفيت زندگي شركت كنندگان 24/11 ± 77/79 و در سطح متوسط بود. با افزايش نمره خود كارآمدي بطور مستقل، كيفيت زندگي نيز افزايش يافت. شاخصهاي سطح درآمد و ميزان تحصيلات مادر به عنوان عواملي كه با احتمال زياد موجب افزايش خود كارآمدي و كيفيت زندگي شود، مورد توجه قرار گرفت.
نتيجه گيري: با توجه به يافتههاي مطالعه مشخص شد كه كيفيت زندگي بر اساس معيار خودكارآمدي قابل پيش بيني است با توجه به نتايج حاصل كه بر تأثير مستقيم خودكارآمدي بر كيفيت زندگي مادران دلالت دارد به نظر ميرسد بتوان در حوزه اختيارات كادر درماني برنامههايي هدفمند به منظور ارتقاي خودكارآمدي و كيفيت زندگي در مادران نوزادان نارس طراحي نمود.
چكيده لاتين :
Introduction: A preterm neonate puts the mother in complicated conditions, and affects the natural process of neonatal care as well as parental role, particularly the mother’s role. Self-efficacy is a factor that significantly influences the proper function and responsibility of mother, and also is a determining factor in the evolution of mother’s performance and has a close relationship with the growth and development of infant. On the other hand, quality of life (QoL) is related with self-efficacy. The current study aimed at determining the relationship between self-efficacy and QoL in mothers with preterm neonates in Kamali Hospital, Karaj, Iran, in 2015.
Methods: The current cross sectional, descriptive-analytical study was conducted using the convenience sampling method on 115 mothers with preterm neonates. Data were collected using a demographic questionnaire, perceived maternal parenting self-efficacy (PMP S-E), and the Persian version of quality of life questionnaire. Then, the relationship of QoL with self-efficacy and some relevant factors was assessed.
Results: In the current study, by increasing the self-efficacy, the QoL also increased. In other words, by one point increase in self-efficacy, the QoL increased 0.5 point. Level of income and maternal education were considered as the factors significantly influencing the increase of self-efficacy and QoL. In this regard, it seems that the employment of the mother and unwanted pregnancy were the indices that affected the reduction of self-efficacy and QoL scores.
Conclusions: According to the positive and direct relationship between self-efficacy and QoL that plays a significant role in different aspects of individuals’ social life, targeted therapeutic programs to promote self-efficacy and QoL in mothers with preterm infants should be planed.
عنوان نشريه :
پژوهش توانبخشي در پرستاري
عنوان نشريه :
پژوهش توانبخشي در پرستاري