نظام مستقل و به هم پيوسته فكري اماميه نخستين در نظريه معرفت؛ تبيين پارادايميك معرفت اضطراري اماميه

The Independent and Coherent Intellectual System of Early Imamyyah in the Theory of Knowledge, a Paradigmatic Explanation of Emergency Knowledge in the Opinion of Early Imamyyah

اين مقاله، جايگاه معرفت اضطراري متناظر به نظام جامع، به هم پيوسته و مستقل كلام اماميه نخستين را بررسي مي‌كند. بدين‌منظور با هدف دست‌يابي به مؤلفه‌هاي لازم براي پيداكردن پارادايم و الگوي مستقل فكري در ميان اماميه دوران حضور، كه آنان را از عالمان عصر خود، شامل معتزله و اصحاب حديث، و همچنين از انديشمندان دوره‌هاي متأخر متمايز مي‌كند، از روش تحليل تاريخي بر مبناي منابع حديثي، كلامي و تاريخي استفاده شد. به نظر مي‌رسد معرفت اضطراري در كنار فعل الاهي، عقل و وحي و مسئله حقيقت انسان و در ارتباطي نظام‌مند و منطقي با اين انديشه‌ها، بخش مهمي از جورچين كلام اماميه نخستين را به خود اختصاص داده است. معرفت نيز مانند همه امور ديگر جايگاهي امر بين الامريني دارد. ارتباط دروني‌اي همچون ارتباط عقل و وحي دارد، و در نهايت اينكه مي‌تواند در تلازم با ديدگاه‌هاي مختلف درباره حقيقت انسان باشد. بنابراين، معرفت اضطراري، هم به مثابه عامل مؤثر در تثبيت و هم بخشي از دانشي تثبيت‌شده و پارادايميك محسوب مي‌شود.

This paper examines the status of emergency Knowledge (Ma’rifati Idhtirari) which corresponds to the comprehensive, contiguous, and independent Shiite theology system. In this essay, the historical analysis based on narrative, theological, and historical sources is used to identify the necessary components for a paradigm and independent model of thought among early Imamyyah, which distinguish them from their contemporary scholars (-Mu’tazila- Ašhāb al-Ḥadith) and the thinkers in the later eras. It seems that the Emergency knowledge along with the action of God (Fi’l al-Ilahi), Intellect and Revelation, and the nature of Human, and tthrough the systematic and logical relation with these thoughts constitute the significant part of Early Imamyyah theology puzzle. Actually, the knowledge, just like all other things, has an al-Amr Bain al-Amrain situation, it also has an internal relation like the relation between intellect and revelation, and eventually it can be in a concomitance with ideas regarding the nature of human. Therefore, Emergency knowledge is considered both as an important factor in the stabilization of the paradigm and as a part of an established and paradigmatic knowledge