عنوان مقاله :
بررسي نمادهاي «ابدال» در حكايت دقوقي مثنوي معنوي
عنوان به زبان ديگر :
بدون عنوان
پديد آورندگان :
خاتمي، احمد دانشگاه شهيد بهشتي - گروه زبان و ادبيات فارسي , كاردان، صديقه دانشگاه شهيد بهشتي - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
وحدت وجود , مثنوي مولوي , حكايت دقوقي , ابدال
چكيده فارسي :
حكايت دقوقي در مثنوي معنوي مولانا، شرح «واقعه»اي استثنايي و ديدار با اولياء الله، آن هم در صورتها و تبديلهاي گوناگون، براي عارفي واصل به نام «دقوقي» است. اگرچه براي مولانا جلالالدين بلخي نيز، مانند ديگر ارباب و اصحاب تصوف، رمز و تمثيل اهميت حياتي دارد؛ تا آنجا كه جهان با آنان به زبان رمزي سخن ميگويد و هر چيز در جنب ارزش خارجي خود، معنا و ارزش رمزي نيز دارد، و هرچند در اين حكايت، از نخستين صحنۀ آن تا دم پاياني، رخدادهايي شگرف و نمادين و موضوعاتي عميق طرح ميشود؛ آنچه در اين گذار بدان پرداخته شده، تأملي دقيقتر بر صورتهاي مبدل «ابدال» است تا پيشينۀ حضور اين جلوهها در فرهنگ و باورهاي ديگر ملل و نحل و در پي آن، علل تصوير شدن آنها در جايگاه نمادهاي اين واقعه، قدري بيشتر روشن شود.
در رويۀ پژوهشي و مطالعۀ كتابخانهايِ اين نوشتار و در پيوند با مفاهيم مرتبط با تبديلهاي پياپي جلوههاي ابدال، از موضوعات انسانشناسي مولانا، وحدت وجود و نور در دو عالم شهادت و غيب نيز بحث به ميان آمده است.
بهرهگيري مولانا از سه جلوۀ «نور، درخت و انسان» كه اغلب در باور اقوام و اديان گوناگون، رمز هدايتگري و حياتبخشي و خليفهاللهياند، براي تصويرسازي از اولياء الله، در بستر نگاه ويژۀ مولانا به جايگاه حقيقي انسان در محضر آفريدگار خويش و چگونگي تلاش او براي دستيابي دوباره به آن جايگاه، از دقايق ظريف و نكات لطيف عرفاني اين حكايت است كه در كنار ديگر پديدههاي خارق عادت و حيرتافزاي آن، حكايت دقوقي را بيشك در زمرۀ يكي از تأملبرانگيزترين حكايات اسرارآميز انديشۀ عرفاني ادب ما معرفي ميكند.
عنوان نشريه :
مطالعات عرفاني
عنوان نشريه :
مطالعات عرفاني