عنوان مقاله :
ابهام نشانهشناختي و تأثير آن بر خوانايي فضاي كلانشهري (مطالعه موردي: زيرگذر چهارراه وليعصر در شهر تهران)
عنوان به زبان ديگر :
Semantic Ambiguity and its impact on Readability of Metropolitan Space (Case Study: Valiasr Crossway Pedestrian Underpass in Tehran)
پديد آورندگان :
فكوهي، ناصر دانشگاه تهران - گروه انسانشناسي , دودانگه، زهره دانشگاه تهران - پرديس هنرهاي زيبا
كليدواژه :
فضاي كلانشهري , خوانايي فضاي شهري , زيرگذر چهار راه وليعصر , نشانهشناسي شهري , تهران
چكيده فارسي :
فضاي كلانشهري به سبب تراكم انساني بالا و خردهفرهنگهاي متعدد، براي خوانايي به نظام نشانهشناختي نيرومندي نياز دارد؛ اما درعينحال در معرض ابهام نشانهاي و تكثرِ خوانش نيز قرار دارد؛ اين ابهام در مراكز شلوغ كلانشهر ميتواند مسئلهآفرين باشد. چهار راه وليعصر يكي از پر ترددترين مراكز تهران است؛ در سال 1391 مديريت شهري براي كاستن از ازدحام چهار راه زيرگذر پيادهاي ساخت و حركت عابران را در سطح ممنوع كرد. اما استفاده از اين زيرگذر با هشت خروجي مجزا موجب سردرگمي شهروندان شده است. پرسش اين پژوهش آن است كه عوامل سازندۀ محيط، چه نقشي در خوانايي نشانهشناختي زيرگذر چهار راه وليعصر دارند؟ در چارچوب نظري مقاله با تكيه بر آراي اكو، لينچ و بنتلي معيارهايي دربارۀ خوانايي فضاي شهري تدوين شده است. رويكرد اين پژوهش كيفي و روش آن مردمنگاري شهري است. دادههاي اين پژوهش عمدتاً با تكيه بر مشاهدۀ مشاركتي در ميدان گردآوري شده است. نتايج پژوهش نشان ميدهد كه شكل و فعاليت اين زيرگذر از خوانايي كافي برخوردار نيست. علل اصلي اين ناخوانايي را بايد در يكنواختي فضا و اتكاي صرف بر نشانههاي نوشتاري، جدايي اجزاي فضا و نبود ارتباط منسجم ميان آنها و تعارض ميان طراحي شكل فضا و ماهيت فعاليتهايش جست. اين عوامل موجب شدهاند كه زيرگذر نخست از منظر كاركردي (دلالت مستقيم خود) دچار ناخوانايي نشانهشناختي باشد و شهروندان در استفاده از آن دچار سردرگمي شوند؛ دوم در فضاي هويتمند چهارراه وليعصر، در دلالت ضمني خود همچون يك ضدمعنا عمل كند. چنين وضعي به بروز رفتارهاي بينظم و آسيبزا در ميان شهروندان راه ميبرد.
چكيده لاتين :
The research aims to analyze the readability of Valiasr Crossroads Pedestrian Underpass. Valiasr crossroads is one of the most populated centers of Tehran; to solve the traffic problem in this urban space, Municipality decided to separate pedestrian movements and constructed the underpass in 2012; but users resist entering the underpass because they find it inconvenient in directing them. So the main question is about the role of the applied semiotic systems in the readability of the crossroad and its underpass. For the analysis, three criteria of identity, structure and compatibility have been recognized for the concept of readability and they have been evaluated in both function and physical form of the case study. The methodology of research is ethnography and field data have been gathered by observation. Results show that the Pedestrian Underpass has increased illegibility of Valiasr crossroads because of : 1- the monotonous, single colored form of underpass, and using only written signs for directing people 2- creating several new formal and informal activities inside and outside the underpass 3- not being able to make compatibility between the function of underpass and its form.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي انسان شناسي ايران
عنوان نشريه :
پژوهشهاي انسان شناسي ايران