عنوان مقاله :
مقايسه انسانشناسي در انديشه عزيزالدين نسفي با حكمت ايران باستان
پديد آورندگان :
سعيدي ، حسن دانشگاه شهيد بهشتي , قديري ، صفر علي دانشگاه شهيد بهشتي
كليدواژه :
انسانشناسي , نسفي , حكمت ايران , زرتشت , عرفان.
چكيده فارسي :
انسانشناسي، يكي از مسائل اساسي در عرصه معارف بشري است. كه مكاتب مختلف از زاويههاي گوناگون به آن پرداختهاند. هدف اين مقاله، كه با روش تحليلي و با مراجعه به منابع كتابخانهاي انجام ميپذيرد آن است؛ كه بهمقايسه آراء و انديشههاي عزيزالدين نسفي با زرتشت دراين مسأله بپردازد. در فرآيند تحقيق با مراجعه و اتكا بر آثار نسفي و زرتشت به اين مسأله دست يافتهايمكه دو طرف مقايسه در مسائلي مانند پذيرش اينكه انسان موجودي مخلوق خداست داراي ابعادي وجودي مانند جان و روان و خرد و بعد فيزيكي است. آدمي موجودي است برخوردار از نيروي اراده و اختيار، خير و يا شر نيزبه گزينش او باز ميگردد و اينكه علم و عمل انسان است كه سازنده حقيقت اوست. داراي ظرفيت وجودي ويژه است كه موجودات ديگر آز آن بيبهرهاند و به دليل همين ظرفيت وجودي است كه نماينده و خليفه الهي و ياور آفريدگار(به اصطلاح زرتشت) در جهان هستي ميباشد. گل سر سبد خلقت و از همه برتر است و زمام اختيار و رهبري ديگر موجودات به وي سپرده شده است. از سويي ديگر به تفاوتهايي نيز دست يافتهايم كه موجب تمايز دو نوع انسانشناسي ميگردد مانند اينكه در انديشه زرتشت، مسألهاي به نام فطرت مطرح نشده است اما در انديشه نسفي اين مسأله به خوبي نمود دارد. همچنين در اين مسأله كه معرفت آدمي نسبت به مبدأ هستي به چه ميزان و چگونه ميسر است؛آيا انسان ميتواند نسبت به آفريننده، معرفت اكتناهي داشته باشد؟ نسفي به روشني اين نوع معرفت را نفي كرده است اما زرتشت ساكت است. در انديشه وي چيزي به چشم نميخورد. همچنين نسفي نگاهي شريعتمدارانه به حوزه رفتار آدمي دارد و پايبندي به شريعت را در مراحل سلوكي يك ضرورت ميشمرد.
عنوان نشريه :
عرفان اسلامي
عنوان نشريه :
عرفان اسلامي