بررسي نقش مؤلفه‌هاي برنامه درسي پنهان در عاطفه نسبت به دانشگاه مطالعه موردي: دانشگاه پيام نور سمنان

پژوهش حاضر با هدف تعيين نقش مؤلفه‌هاي تشكيل‌دهنده برنامه درسي پنهان بر عاطفه دانشجويان نسبت به دانشگاه پيام‌نور صورت گرفت. مفهوم برنامه درسي پنهان به‌ويژه نقش آن در عاطفه نسبت به دانشگاه به‌ندرت براي آموزش از راه دور به كار برده شده است. پرورش‌كاران آموزش عالي بيشترين هدفشان در حوزه شناختي و يا رواني حركتي است و كمتر به حوزه عاطفي توجه داشته‌اند. اين در حالي است كه بسياري از فعاليت‌هاي يادگيري متأثر از حوزه عاطفي است. مسئله اصلي اين پژوهش آن است كه نقش برنامه درسي پنهان در ايجاد برنامه درسي پنهان چيست؟ روش پژوهش از نوع آميخته (كيفي و كمي) و به‌صورت مطالعه موردي بود. براي انتخاب جامعه آماري و نمونه مورد بررسي با استفاده از روش نمونه‌گيري هدفمند از ميان مراكز مختلف، مركز سمنان انتخاب شد. حجم نمونه براي مشاهده 15 كلاس درس بود و مصاحبه با روش سؤالات باز استانداردشده، 48 دانشجو و مصاحبه از نوع گفت‌وگوهاي غيررسمي، تعداد دانشجويان از پيش تعيين شده نبود. ابزارهاي پژوهش عبارت بودند از: 1 -پرسشنامه محقق ساخته عاطفه نسبت به دانشگاه  2 -فرم‌هاي درجه‌بندي‌شده محقق ساخته مشاهده‌سنج و روش واقعه‌نگاري 3 -مصاحبه با روش سؤالات باز استانداردشده و روش گفت‌وگوهاي غيررسمي. طول مدت مشاهده 2 ترم تحصيلي بود. به‌منظور تجزيه‌وتحليل اطلاعات در بخش كمّي از تحليل اندازه‌گيري مكرر، آزمون تعقيبي شفه، ضريب همبستگي و رگرسيون استفاده شد. نتايج تحليل رگرسيون نشان داد كه ضريب همبستگي چندگانه بين مؤلفه‌هاي برنامه درسي پنهان و عاطفه نسبت به دانشگاه، برابر با 0.621 بود كه در سطح اطمينان 95 درصد معني‌دار نبود. ضريب تبيين نيز برابر با 0.385 بود. بدين ترتيب مشخص شد كه 38.5 درصد عاطفه نسبت به دانشگاه، تحت تأثير مؤلفه‌هاي تشكيل‌دهنده برنامه درسي پنهان قرار دارد؛ يعني ابعاد برنامه درسي پنهان توان پيش‌بيني عاطفه دانشجويان نسبت به دانشگاه را دارند.