شماره ركورد :
1051726
عنوان مقاله :
سنجش «برهان صديقين» علامه طباطبايي در آينه نقد و پاسخ
پديد آورندگان :
طباطبايي ، حجت حوزه علميه قم
تعداد صفحه :
30
از صفحه :
103
تا صفحه :
132
كليدواژه :
برهان صديقين , محمدحسين طباطبايي , ضرورت ازلي , اصل واقعيت , عدم‌ناپذيري
چكيده فارسي :
سير تكاملي براهين اثبات واجب تعالي در فلسفه اسلامي، با برهان صديقين به اوج خود رسيده است. در مواجهه‏اي فلسفي با مفهوم واجب تعالي، بيش از هر چيز به مبنايي هستي‏شناسانه نياز است كه حق تعالي را از همان آغاز بحث و به‏طورمستقيم بنياد و اصل «وجود» لحاظ كند. در فلسفه اسلامي، برهان علامه طباطبايي به اين معنا دست يافته است. او مستقيماً از «واقعيت» آغاز مي‏كند و به وجوب آن مي‏رسد؛ اما ابداع وي كه او را از ديگر فيلسوفان صدرايي در اينجا متمايز مي‏كند، آن است كه وجود را به‏گونه‏اي مطرح مي‏سازد كه به مسئله‏اي صرفاً متافيزيكي تبديل نشود و مشروط به اثبات اصالت وجود و وحدت وجود نباشد. آغاز كار علامه، گزاره «واقعيت هست» است كه نقطه آغازين انديشيدن شمرده مي‏شود. اين گزاره مرز ميان سفسطه و فلسفه است. او با آوردن واژه «واقعيت»، سخن را به مرحله‏اي آغازين، يعني پيش‏تر از نزاع مشهور ميان اصالت وجود و ماهيت مي‌كشاند؛ چراكه اين واقعيت، واقعيتي پيشافيزيكي است كه در برخي زبان‏ها از آن به «فراگيرنده» تعبير كرده‏اند و هر انديشه‏اي ناگزير از پذيرش آن است و شرط رئاليست بودن فيلسوف و پيش‏شرط هر گفت‏وگويي است. در نتيجه، اصل واقعيت (واجب بالذات) با نفس هستي و واقعيت معادل گرفته مي‏شود. بداهت و اولي بودن مقدمات برهان و نيز نزديك‏تر بودن تقرير علامه به ملاك صديقين به‏عنوان اولين مسئله فلسفي، منشأ پاسخ‏گويي به برخي از نقدهاي حاضر در اين نوشتار شده است.
سال انتشار :
1396
عنوان نشريه :
فصلنامه حكمت اسلامي
عنوان نشريه :
فصلنامه حكمت اسلامي
لينک به اين مدرک :
بازگشت