عنوان مقاله :
ارزيابي و نقد پارادايم نئوماركسيستي توسعه (با تأكيد بر جامعهشناسي تاريخي توسعه در ايران)
عنوان به زبان ديگر :
An evaluation and Cristicism of Neo-Marxistic Development paradism via Socio-historical Development in Iran
پديد آورندگان :
صنعتي، فريبا دانشگاه آزاد اسلامي - گروه تخصصي تاريخ، واحد علوم و تحقيقات
كليدواژه :
نظريه نئوماركسيستي , نظريه وابستگي , نظام جهاني اقتصاد , كشورهاي پيراموني , توسعهنيافتگي
چكيده فارسي :
عوامل تاريخي مؤثر بر توسعهنيافتگي ايران از دغدغههاي هميشگي محققان ايراني بوده است. رويكرد نئوماركسيستي و نظريه وابستگي يكي از رويكردهاي رايج در بررسي موانع تاريخي توسعه در ايران است. هدف اين مقاله بررسي و ارزيابي اين رويكرد به ويژه قرائت جان فوران از آن در تحليل توسعهنيافتگي تاريخي ايران است. رويكرد نئوماركسيستي به توسعه در واقع تلاشي براي بسط ماركسيسم كلاسيك براي تحليل روند توسعه سرمايهداري و پيامدهاي آن براي اقتصادهاي توسعه نيافته است. نظريه وابستگي با وجود شباهتهاي اصلي در قياس با رويكردهاي نئوماركسيستي، اين مزيت را دارد كه همه چيز را به اقتصاد جهاني و جايگاه كشورها در نظام جهاني سرمايهداري فرو نميكاهد و ميكوشد شرايط و ساخت اجتماعي، فرهنگي و ايدئولوژيك كشورهاي مورد بررسي را نيز در تحليل خود برجسته كند. در تحليل پژوهشهاي انجامشده براساس نظريه وابستگي در ايران وجوه غايتانگارانه و دترمينيستي اين تحليلها مورد نقد قرار گرفت. آنها در تحليل رابطه ميان كشورهايي مانند ايران با نظام جهاني دچار تناقض هستند و نيز تحليل دقيقي از نيروهاي اجتماعي و سياسي در ايران ترسيم نميكنند. فقدان طرحي بديل براي توسعه از مهمترين مشكلات اين رويكرد است. در تحليل پژوهش فوران نكته مهم ناكامي او در تلاش براي پلزدن ميان تحليل مبتني بر جزئيات از ساخت اجتماعي- اقتصادي ايران با مفاهيم كلان نظريه وابستگي است.
چكيده لاتين :
The historical factors hindering the development of Iran has always been the concern of Iranian researchers. One of the most frequently applied frameworks in analysis of these historical factors is the Neo-Marxist and dependency approach. This paper attempts to evaluate the functionality of these approaches with regard to Iranian development. Neo-Marxist approach to development is in fact an attempt to rely on the classic Marxism in order to analyze the development process of Capitalism and its after effects to the developing or under-developed economies. The advantage of the dependency theory over other Neo-Marxist theories is the fact that it does not relate all factors to the world economy or countries’ position in the Capitalist system. Instead, it tries to take into account social, political and ideological constructs of each country in its analysis. In the evaluation of the dependency-approach oriented researches in Iran, the fatalistic and deterministic aspects of these analyses was criticized as they fail to fully draw the relationship between Iran and the world. Consequently, they have not been able to present a truthful picture of the social and political forces at work in Iran.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي تاريخي
عنوان نشريه :
جامعه شناسي تاريخي