تبيين راهبردهاي گذر از بحران ميانسالي: يك مطالعۀ كيفي

هدف اين پژوهش كشف مؤلفه ها و راهبردهاي گذر از بحران ميانسالي بود. در راستاي اين هدف، اطلاعات مورد نياز براي پژوهش از طريق روي آورد كيفي وروش نظريۀ مبنايي با استفاده از نمونه برداري نظري و در هر مرحله با توجه به تحليل داده هاي پيشين از بين 20 نفر از زنان و مردان ميانسالي كه تمايل به انجام مصاحبه داشتند، جمع آوري شد. نتايج اين پژوهش بر اساس كد گذاري شامل هستۀ مركزي شكل گيري فرايند بحران ميانسالي بود كه دربرگيرنده ارزيابي فرايند زندگي و مقايسه با استانداردهاي شخصي و اجتماعي است. پيامدهاي بحران ميانسالي در سه بخش رفتاري، شناختي و عاطفي بررسي شد. مؤلفه هاي گذر ازبحران ميانسالي در قالب سه راهبرد سازه هاي شخصي كارآمد و نوع نگاه انسان پيرامون قابليت هاي فردي، دستاوردهاي زندگي و دوره ميانسالي بحث شد ودرنهايت، عوامل زمينه ساز در شكلگيري سازههاي شخصي كارآمد و نوع نگاه انسان در فرايند گذر از بحران ميانسالي در دو بخش راهبردهاي مقابلۀ ديني وشخصيت انتخابگر و عملگرا توضيح داده شد. نتايج حاصل از اين پژوهش با توجه به مشكلات و مسائل افراد ميانسال در اين دوره سني، لزوم توجه درمانگرانو مشاوران را به اهميت اين فرايند برجسته مي سازد.