چكيده فارسي :
مسئله استقرا، پرسش از چگونگي پركردن شكافي است كه ميان مقدمات استدلال استقرايي و نتيجه وجود دارد. ابنسينا و پيروانش براي حل اين مشكل ميان تجربه و استقرا فرق گذشتهاند. به عقيده آنان تجربه برخلاف استقرا بر مشاهد صرف افراد مبتني نيست، بلكه اين مشاهدات به همراه قياساند كه حكم تجربي را نتيجه ميدهند. مقدمه كبراي اين قياس اين اصل فلسفي است كه اتفاق، دائمي يا اكثري نيست. برخي فيلسوفان معاصر اسلامي اين راهحل را مورد نقد قرار دادهاند. يك انتقاد اصلي اين است كه مقدمه كبرا در قياس مزبور، بديهي نيست و هيچ استدلالي نيز بر آن اقامه نشده است. من در اين مقاله نشان دادهام كه اين انتقادها ناشي از برداشت ناصحيحي از آن اصل مربوط به اتفاقيهاست. تفسير صحيح از اين اصل منوط به توجه بيشتر به برخي تمايزهاي ميان انواع علت و به خصوص ديدگاههاي فلسفه سينوي درباره علتهاي طبيعي است.