عنوان مقاله :
بررسي پديدارشناسي بهمثابه مبناي معرفتشناختي اگزيستانسياليسم
پديد آورندگان :
نمازي اصفهاني ، محمود مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره
كليدواژه :
اگزيستانسياليسم , پديدارشناسي , درونماندگاري ,
چكيده فارسي :
در اين نوشتار، منابع معرفتي فلسفههاي اگزيستانس بررسي ميشود. بدينمنظور ابتدا بهاختصار پيشينه نظرات درباره ارزش معلومات بشري از يونان باستان تا دوره معاصر و فلسفه قرن بيستم بيان ميگردد. و در خلال تبيين اين سير تاريخي، انديشه پديدارشناسي و درونماندگاري به عنوان يكي از منابع معرفتي فلسفههاي اگزيستانس رصد ميشود. در اين بخش شيوه انتقال اين انديشه از كساني همچون لامبرت و كانت در دوره جديد به نيچه، سارتر و ديگران در دوره معاصر و فلسفه اگزيستانسياليسم مورد توجه قرار ميگيرد. و نقش حلقه واسط اين جريان فكري يعني شوپنهاور، به عنوان شاگرد باواسطه كانت و استاد بيواسطه نيچه برجسته ميگردد. سپس جايگاه پديدارشناسي در ميان دانشهاي همگنش يعني هستيشناسي، معرفتشناسي، اخلاق و منطق تشريح، و مشخص ميشود. كه پديدارشناسي نميتواند گرايشي در برابر دانشهاي همگنش باشد؛ زيرا پديدارشناسي يعني شناخت پديدهها و با اين وصف جزو دانش شناخت به شمار ميآيد، نه در مقابل آن. سپس مفهوم لغوي و اصطلاحي، تعريف، ادوار و موضوع پديدارشناسي واكاوي ميشود. و اين نتيجه به دست ميآيد كه ارائه تعريف ثابت و يقيني براي پديدارشناسي، ناممكن است. در پايان، ديدگاه (پديدارشناسي بهمثابه مبناي معرفتشناختي اگزيستانسياليسم) نقد و بررسي ميگردد.
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي