عنوان مقاله :
مطالعه انسانشناختي نحوۀ بازنمايي ديگربودگي و تمايز اجتماعي در شهر سنندج
عنوان به زبان ديگر :
Anthropological Study of the Way of Representing Alterity and Social Distinction in Sanandaj
پديد آورندگان :
نصرتي، روح اله دانشگاه تهران - گروه انسان شناسي , اردلانراد، شادمان دانشگاه تهران - گروه انسان شناسي
كليدواژه :
هويت , هويت سنندجي , ديگربودگي , انسانشناسي زبانشناختي , بهينگي
چكيده فارسي :
در پژوهش حاضر ديگربودگي و تمايز اجتماعي در ميان مردم سنندج و رابطۀ آن با گونههاي زباني حاضر در ميدان - بهعنوان جنبهاي نمادين از اين تمايز - مطالعه شده است. پرسشهاي پژوهش بدين شرح هستند كه: دوگانۀ سنندجي و غيرسنندجي در نزد مردم سنندج چه معنايي دارد؟ نحوه بازنمايي اين ديگربودگي به لحاظ نمادين چگونه است؟ و زبان در اين ميان از چه جايگاهي برخوردار است؟ براي پاسخ دادن به اين پرسشها از روش كيفي مردمنگاري استفاده شد. دادههاي ميداني پژوهش با فنون مشاهدۀ مشاركتي، مصاحبۀ گروهي متمركز، مصاحبۀ عميق، مصاحبۀ نيمهساختاريافته گردآوري شده است. همچنين با هدف تقويت بخش تحليلي از دادههاي اسنادي نيز استفاده شد. براي تحليل گونههاي زباني موجود از تكنيك تابلوهاي بهينگي در زبانشناسي استفاده شده است. يافتههاي پژوهش نشان ميدهد كه گروه فرادست جامعه، يعني كساني كه خود را سنندجي اصيل ميدانند، براي حفظ تمايز- كه تضمينكنندۀ برتري آنها در ميدانهاي مختلف و حفظ قدرت در دست آنهاست- از نمادهايي استفاده ميكنند كه يكي از اين آنها گونۀ زباني است. آنها فرايندهاي بهينگي مانند تضعيف را ناشي از ضعفشناختي گروههاي فرودست ميدانند. گروه فرادست با مكانيسمهاي ارتباطي، رفتاري و حاشيهاي كردن، سعي ميكنند گروه فرودست را به پذيرش برتري فرهنگي خود وادار كنند. مكانيسم گروه فرودست جهت رهايي از تبعيض و حاشيهاي شدن، تغيير الگوهاي رفتاري و شبيهسازي گونههاي زباني است.
چكيده لاتين :
In this study, we have examined alterity and social distinction among the people of Sanandaj and their relation with the present language species on the field. Our questions are: What does the Sanandaj / non Sanandaj dual mean to the people of Sanandaj? What are the roots of this alterity? How is the alterity represented? What is the role of language in this representation? Optimality theory in linguistic anthropology has been used to answer these questions. The data shows that the dominant group uses symbols to maintain a distinction that ensures their superiority in different fields; One of which is language. They assume that optimal processes, such as weakening, are due to the cognitive weakness of subordinate groups and they judge them. The dominant group is trying, through communication, behavioral and marginalizing mechanisms, to force the subordinate group to accept its cultural superiority. The subordinate group is trying to change its behavioral patterns and to use the language simulation mechanism to get rid of discrimination and marginalization
عنوان نشريه :
پژوهشهاي انسان شناسي ايران
عنوان نشريه :
پژوهشهاي انسان شناسي ايران