بررسي رابطه بين مديريت دانش و هوش هيجاني با كيفيت زندگي كاري (مورد مطالعه كاركنان دانشگاه علوم دريايي امام خميني(ره))

پپژوهش حاضر به منظور بررسي رابطه بين مديريت دانش و هوش هيجاني با كيفيت زندگي كاري انجام شده است. روش تحقيق از نظر شيوه گردآوري اطلاعات توصيفي از نوع همبستگي و از نظر هدف كاربردي بوده است. جامعه آماري پژوهش را كليه كاركنان دانشگاه علوم دريايي امام خميني(ره)به تعداد 624 نفر تشكيل داده اند. حجم نمونه مطابق با جدول مورگان برابر با 234 نفر برآورد شد و اين تعداد به شيوه نمونه‌گيري تصادفي ساده از بين جامعه آماري انتخاب شده است. ابزار گردآوري داده ها، سه پرسشنامه استاندارد در مقياس پنج ارزشي ليكرت با عناوين پرسشنامه كيفيت زندگي كاري والتون (1973) با ضريب پايايي 0.86، پرسشنامه هوش هيجاني برادبري و گريوز (2005) با ضريب پايايي 0.82 و پرسشنامه مديريت دانش شرون لاوسون (2004) با ضريب پايايي 0.88 بوده است. داده‌هاي گردآوري شده به كمك آزمون هاي KS و رگرسيون چندگانه از طريق نرم افزار آماري SPSS22 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است. نتايج به دست آمده نشان داد كه 1 بين مديريت دانش با كيفيت زندگي كاري رابطه معناداري وجود دارد و مديريت دانش 67.1 درصد از تغييرات كيفيت زندگي كاري را از طريق ابعاد خلق دانش، ذخيره دانش، سازماندهي دانش، كسب دانش، كاربرد دانش و انتشار دانش تبيين مي‌كند. 2 بين هوش هيجاني با كيفيت زندگي كاري رابطه معناداري وجود دارد و هوش هيجاني 61.7 درصد از تغييرات كيفيت زندگي كاري را از طريق ابعاد خودمديريتي، خودآگاهي، مديريت رابطه، آگاهي اجتماعي تبيين مي‌كند.