دينداري و اخلاق كسب و كار در بازار (مورد مطالعه شهر بابل)

Religiosity and Business Ethics in the Market Case study: Babol))

در اين مقاله وضعيت دينداري بازاريان و رابطه ي آن با پايبندي به اخلاق كسب و كار در بازار شهر بابل بررسي شد. نظريات دوركيم و وبر مهمترين ديدگاه هاي مورد استفاده در مباني نظري بودند. روش تحقيق اين مطالعه پيمايش بود، و از نمونه گيري طبقه اي نسبي استفاده شد. داده هاي پژوهش از طريق پرسشنامه و از نمونه اي با حجم كلي 378 نفر در بازار شهر بابل گردآوري شد. پرسشنامه به كار گرفته شده براي سنجش متغير پايبندي به اخلاق كسب و كار محقق ساخته بود. براي سنجش متغيرهاي وضعيت دينداري نيز از مقياس هاي موجود تهيه شده توسط ساير محققين بهره گرفته شد. يافته ها نشان داد ميزان دينداري و دينداري فقهي در طي نسل هاي متوالي بازاريان تضعيف و دينداري غيررسمي تقويت گرديده است. علاوه بر اين نتايج حاكي از آن است كه با تضعيف ميزان دينداري و دينداري فقهي، و تقويت دينداري غيررسمي التزام به اخلاق كسب و كار تضعيف گرديده است. بدين ترتيب وجود رابطه ميان دينداري و پايبندي به اخلاق كسب و كار تأييد شد.

This article investigated the religiosity of marketers and its relationship with commitment to business ethics in the market of Babol. The most important views in theoretical framework were Durkheim and Weber's theories. The research method was survey, and was used stratified sampling. Data was collected through a questionnaire, and the sample was 378 people in the market of Babol city. The questionnaire was used to measure the commitment to business ethics variable was self made questionnaire. The scales was used to measure religiosity variable were made by other researchers. The findings showed that the degree of religiosity and jurisprudential religiosity were weakening and informal religiosity was strengthened during successive generations. In addition, the results indicated that by weakening the degree of religiosity and jurisprudential religiosity, and strengthening informal religiosity, the commitment to business ethics has been weakened. Thus the relationship between religiosity and commitment to business ethics was confirmed.