تحليل جامعه شناختي ساختارهاي اجتماعي ميدان آموزش؛ مورد مطالعه، ميدان آموزش ايران

مقالۀ حاضر سعي در تبيين اين مسئله دارد كه عاملان اجتماعي ميدان آموزش از چه اندازه حجم و تركيب سرمايۀ فرهنگي و اقتصادي برخوردار هستند؟ بر اساس حجم و تركيب سرمايۀ تحت تملك عاملان اجتماعي، ساختار ميدان آموزش را چگونه مي توان ترسيم كرد؟ و درنهايت اينكه ساختار ميدان آموزش به لحاظ همگوني و ناهمگوني چگونه است؟ بدين منظور چارچوب مفهومي پژوهش بر اساس نظريات بورديو تدوين شده است. براي گردآوري و تحليل داده ها از روش پيمايشي و ابزار پرسشنامه بهره گرفته شد. جامعۀ آماري مورد مطالعه در روش پيمايش عبارت بود از معلمان و دانش آموزان شهر مشهد كه با استفاده از روش نمونه گيري خوشه بندي و فرمول كوكران 360 معلم و 390 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتايج تحقيق نشان مي دهد كه به طور كلي ميزان سرمايۀ فرهنگي و اقتصادي معلمان و دانش آموزان پايين تر از سطح متوسط قرار دارد. نتايج تحليل ساختار نيز بيانگر آن است كه ساختار ميدان آموزش از پنج طبقۀ متفاوت تشكيل شده است كه اين طبقات عبارت اند از: طبقۀ بالا، متوسط بالا، متوسط متوسط، متوسط پايين و پايين. نتايج توصيفي اين طبقات نشان مي دهد بيش از 00 درصد جمعيت در طبقات متوسط قرار دارند. درنتيجه، نوعي همگوني نسبي بين طبقات در ميدان آموزش وجود دارد و اين همگوني نسبي نشان مي دهد رابطۀ رقابتي در ساختار ميدان آموزش بسيار ضعيف است.