عنوان مقاله :
تحليل شخصيت از خود فرارونده كيخسرو بر اساس نظريه ويكتور فرانكل
عنوان به زبان ديگر :
فاقد عنوان و چكيده لاتين
پديد آورندگان :
رضايي خسروي، فريبا دانشگاه رازي كرمانشاه , پرنيان، موسي دانشگاه رازي كرمانشاه , رضايي خسروي، نسرين دانشگاه رازي كرمانشاه
كليدواژه :
ويكتورفرانكل , معنادرماني , شخصيت فرارونده , تحليل شخصيت , كيخسرو
چكيده فارسي :
«لوگوس» يك واژه يوناني است كه به «معني» اطلاق مي شود. لوگوتراپي كه «مكتب سوم روان درماني وين» نيز خوانده شده بر معني هستي انسان و جست وجو براي رسيدن به اين معني تاكيد دارد. بنابر اصول لوگوتراپي، تلاش براي يافتن معني در زندگي اساسي ترين نيروي محركه هر فرد در دوران زندگي اوست. نياز به معنا انساني ترين انگيزش و حقيقتي انكار ناپذير در زندگي انسان است و «معناجويي» حقيقتي است كه ارضاي صحيح آن، بشر را به معاني و ارزش هاي مشتركي چون اصل تحقق خويشتن و «از خود فرارفتن» ، رهنمون مي شود. يافتن رشته هاي ظريف معنا در زندگي، به شكل يك انگاره استوار از مسئوليت، آزادي و اراده معطوف به معنا، هدف و موضوع مبارزه طلبي لوگوتراپي است كه تعبير فرانكل از تحليل اگزيستانسياليستي نوين است. در اين جستار نگارندگان مي كوشند شخصيت كيخسرو به عنوان فردي از خود فرارونده را بر مبناي اصل معنا گرايي ويكتور فرانكل بررسي كنند و از رهگذر اين كنكاش در مي يابند كه كيخسرو به عنوان شخصيتي از خودفرارونده چهارچوب كمال شخصيتي خود را بر پايه معناجويي بنيان نهاده است. شخصيتي كه فراسوي مرزهاي توجه به خود در تلاش براي حصول به سطح پيشرفته كمال و تحقق استعدادهاي وجودي خويش، حداكثر استفاده را از ويژگي هاي ماهيتي خود چون آزادي، انتخاب، مسئوليت و معنويت مي برد.
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني و اسطوره شناختي دانشگاه آزاد اسلامي
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني و اسطوره شناختي دانشگاه آزاد اسلامي