نقش دشواري در تنظيم هيجان و افكار خودآيند منفي در تاكتيك‌هاي حل تعارض نوجوان و والدين

The role of difficulty in emotion regulation and negative automatic thoughts in Adolescent conflict resolution tactics with parents

مقدمه: دشواري در تنظيم هيجان و افكار خودآيند منفي به صورت جداگانه، در چندين مدل آسيب شناسي رواني به منزله‌ي مولفه‌هاي كليدي در اختلالات رواني خاص در نظر گرفته شده‌اند. هدف از پژوهش حاضر، بررسي نقش دشواري در تنظيم هيجان به عنوان عامل عاطفي و افكار خودآيند منفي به عنوان عامل شناختي در تاكتيك‌هاي حل تعارض نوجوان با والدين است. روش: مشاركت‌كنندگان شامل تعداد 128 نفر از دانش‌آموزان پسر متوسطه دوره اول بود كه از ميان مدارس مختلف شهر بوشهر به روش نمونه‌گيري خوشه‌اي تصادفي مرحله‌اي انتخاب شدند و مقياس دشواري در تنظيم هيجان، افكار خودآيند منفي و تاكتيك-هاي حل تعارض نوجوان و والدين را تكميل نمودند. داده‌ها با استفاده از روش آماري رگرسيون گام به گام تحليل گرديد. يافته‌ها: بر اساس نتايج پژوهش در زمينه تاكتيك حل تعارض استدلال نسبت به پدر و مادر، عدم وضوح هيجاني داراي نقشي مهم است. در تاكيتيك حل تعارض پرخاشگري كلامي نسبت به پدر، ناسازگاري شخصي داراي اهميت است. همچنين ناسازگاري شخصي، دشواري در كنترل تكانه و فقدان آگاهي هيجاني مي‌توانند تاكتيك حل تعارض پرخاشگري فيزيكي با پدر و مادر و پرخاشگري كلامي با مادر را تبيين نمايند. نتيجه‌گيري: برطبق يافته‌هاي پژوهش بايد گفت هم عوامل عاطفي و هم عوامل شناختي در بروز تعارض ميان والدين و نوجوانان نقش ايفا مي‌كنند كه در اين ميان، نقش عوامل عاطفي پررنگ‌تر است. نتايج در راستاي مباني نظري و پژوهش‌هاي پيشين مورد بحث و بررسي قرار گرفت.

Introduction: difficulties in emotion regulation and negative automatic thoughts are separately considered as key components in describe specific disorder in several psychopathological models. The aim of this study is to survey of the role of difficulties in emotion regulation as an emotional factor and negative automatic thoughts as a cognitive factor in adolescent conflict resolution tactics with parents. Method: Sample included 128 of secondary school students that selected via random cluster sampling from Bushehr schools, to whom the Difficulties in Emotion Regulation Scale, Negative Automatic Thoughts Questionnaire and Conflict Resolution Tactics Scale were given. The data were analyzed by stepwise multiple regression. Results: On the base of research results lack of emotional clarity has an important role in conflict resolution tactics arguments with father and mother. Personal incompatibility is important in conflict resolution tactics verbal aggression. Also, Personal incompatibility, lack of emotional awareness and impulse control difficulties can predict conflict resolution tactics physical aggression with father and mothers and conflict resolution tactics verbal aggression with mother. Conclusion: According to the finding of this research, ether cognitive and emotional factors have important roles in prediction of adolescent conflict resolution tactics with parents. In this regard, the role of the emotional factor was highlighted. The results have been explained on the base of Theoretical foundations and research background