عنوان به زبان ديگر :
بدون عنوان
پديد آورندگان :
ساروخاني، باقر دانشگاه تهران
كليدواژه :
رسانههاي جمعي
چكيده فارسي :
خدا را سپاسگزاريم كه شماري ديگر بر دفتر فصلنامه «راديو تلويزيون» افزوده شد. اين دفتر را از آنرو گران ميداريم كه كاركردهاي بسيار دارد؛
از يكسو جامعهپذيري رسانهاي را تحققپذير مينمايد. از نظر ما كودك موجودي كاملاً غريزي است؛ ليك ميبايست ابعاد فرهنگي يابد يعني با آداب و سنن و مناسك و هنجارهاي اجتماعي آشنا شود، آنان را بپذيرد، دروني نمايد و سپس در عمل بهكار آورد. رسانههاي جمعي تنها عنصر جامعهپذيري نيستند، مدرسه و خانواده نيز در اين حوزه تأثير گذارند. ليك از جهاتي بسيار، رسانهها مرجّح شمرده ميشوند:
- از يك طرف رسانه سراسر عمر يك انسان را دربر ميگيرد. درحاليكه مدرسه چنين نيست. سالهاي كمي به مدرسه ميرويم. خانواده را نيز همواره در كنار خود نداريم، از آن جدا ميشويم و آشياني ديگر فراهم ميآوريم.
- از طرفي ديگر، مدرسه حتي در سالهاي ارتباط، همه ساعات ما را دربر ندارد؛ درحاليكه، رسانههاي جمعي از نخستين برهههاي حيات، با ما و در كنار ما هستند و تا آخرين لحظههاي زندگي و آنهم در تمامي ساعات شب و روز در كنارمان ميمانند.
- سوم آنكه رسانههاي جمعي توان آنرا دارند كه جهان را به خانههاي ما آورند. ديگر سخن از اقيانوس اطلس نيست؛ اقيانوس خود به خانهها ميآيد.
- چهار آنكه رسانهها، هم مدرسه و هم خانواده را در پوشش دارند؛ يعني اشراف كامل از آن آنان است. اين امتياز موجب ميشود كه رسانههاي جمعي هم بهطور مستقيم كودكان را تحت تأثير قرار دهند، هم بهطور غيرمستقيم و از طريق مدرسه و خانواده.
- پنجم آنكه با پيدايي رسانههاي ديجيتال و تكوّن فضاي مجازي، ديگر انسانها اُبژه رسانهاي نيز نيستند. در فضاي مجازي انسانها ميتوانند به اعماق جهان روند، دوستاني در آنسوي كره زمين بيابند و خود در جريان ارتباط تأثيرگذار باشند.[1]
- ششم آنكه با پيدائي عصر رسانهها و در اوج آن، رسانههاي ديجيتال، شاهد دوران جديدي در جامعهپذيري هستيم و آن جامعهپذيري بزرگسالان[2] است. از اين پس، در پرتو حضور رسانهها ميتوانيم در هر آنِ زندگي بياموزيم و از غريبزماني[3] دور مانيم. آنكس كه زمان خود را خوب بشناسد، مورد هجوم شبهها و گرفتاريها نخواهد بود[4]. اين سخن حتي در مورد حِرف و مشاغل نيز مصداق دارد. بهعنوان مثال، پزشكي كه نتواند هر لحظه با پيشرفت فنون پزشكي پيش رود، قديمي، كهنه و بيسواد تلقي ميشود. رسانههاي جمعي موهبت حضور در لحظههاي سالخوردگي را نيز در خود دارند.
- از سوي ديگر، بر آنيم تا مديريت دانش را در فضاهاي رسانهاي تحققپذير سازيم. با اين فصلنامه ميخواهيم مسئولان رسانهاي را در جريان انديشهها، نظريهها و بطور كل دستاوردهاي دانش قرار دهيم. از اين مسير حرفهايهاي رسانهاي نيز با تخصص و آنهم تخصص پويا سروكار يابند.
صداي رساي دانش در گنبد نيلگون رسانهها طنين خواهد يافت و اين دفتر با اين هدف، تلاش ميكند تا اصحاب دانش را به خانه رسانهها راه دهد. از اين طريق پژوهش علمي رونق بيشتر مييابد، زيرا هر محقق ميداند دفتري هست كه انديشه او را به مسئولان و بهطور كلي به جامعه معرفي كند.
از اين نيز پا فراتر مينهيم و تلاش ميكنيم تا دفتر علمي رسانههاي ايراني، جايي براي انتقال ارزشهاي تجربي نيز باشد. بدين معني كه اصحاب مجرب رسانهاي نيز ميتوانند دادههاي تجربي خود را به اين دفتر منتقل نمايند تا دانش هم در حوزه نظر، هم در حوزه عمل پيش رود و نظريههاي علمي راه بهسوي تجربه يابند و شدني شدن ديدگاههاي خود را باز شناسند.
باشد كه اين دفتر آموزههاي جهاني رسانهاي را در اختيار مصرفكنندگان دادههاي دانش قرار دهد. باشد كه با اين فصلنامه در خانه رسانه ملي، هر روز گامي نو در بهبود برنامهها برداشته شود و فرزندان ايراني بتوانند در پرتو اين فرايند، ميراث فرهنگي را بشناسند، بدان ارج نهند، آنرا در عمل بهكار گيرند و بدان افتخار نمايند.
عنوان نشريه :
رسانه هاي ديداري و شنيداري
عنوان نشريه :
رسانه هاي ديداري و شنيداري