شماره ركورد :
1055415
عنوان مقاله :
كاربرد تكنيك چيدمان فضا براي مقايسه تطبيقي ميان ساختار فضايي بافت‌هاي تاريخي و توسعه‌هاي جديد شهري (نمونه پژوهش: بافت تاريخي و شهرك فرهنگيان گرگان)
عنوان به زبان ديگر :
Comparison of Spatial Structure of Historical Contexts and New Neighborhood Development Based on Space Syntax Technique (Case Study: Gorgan Historical Texture & Farhangian Neigbourhood)
پديد آورندگان :
پاسيان خمري، رضا دانشگاه پيام نور - گروه معماري، تهران، ايران , طبرسا، محمدعلي جهاد دانشگاهي - پژوهشكده فرهنگ هنر و معماري، تهران، ايران , حسيني فوجردي، محسن دانشگاه آزاد واحد تهران مركز
تعداد صفحه :
12
از صفحه :
5
تا صفحه :
16
كليدواژه :
ساختار فضايي , گرگان , روش چيدمان فضا , بافت تاريخي , توسعه‌هاي جديد شهري
چكيده فارسي :
ساختار فضايي شهرها نتيجه فرآيندهاي مختلفي از ابعاد اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و كالبدي است. با تغييرات اين فرآيندها شكل‌هاي جديدي از ساختار فضايي پديد مي‌آيد. بدين‌سان مقايسه ساختار فضايي دوره‌هاي مختلف مي‌تواند بيانگر ابعاد اجتماعي، اقتصادي و شيوه‌هاي سكونتي دوره‌هاي مختلف را نشان دهد. تكنيك چيدمان فضا يكي از الگوهاي قدرتمند نحو فضا است كه مي‌تواند الگوي فضايي را بر اساس بسترهاي اجتماعي، اقتصادي تفسير كند. بدين ترتيب در اين پژوهش براي مقايسه تطبيقي ميان ساختار فضايي بخشي از بافت تاريخي گرگان با بخش‌هايي از توسعه‌هاي نسبتاً جديد شهري گرگان استفاده شده است. هدف پژوهش شناسائي تمايز ساختار فضايي دو محدوده مذكور به لحاظ مؤلفه‌هاي تكنيك چيدمان فضا و تفسير تمايزات آن در بستري است كه منجر به تغيير الگوهاي فضايي محدوده شده است. در اين ميان مي‌توان الگوهاي مطلوبي در هر دو ساختار فضايي شناسائي كرد كه توسعه آن‌ها منجر به افزايش كيفيت محيطي مي‌شود. بدين‌سان سؤال اصلي پژوهش اينگونه شكل گرفته است: چه تفاوت‌هايي ميان بافت تاريخي و شهرك فرهنگيان شهر گرگان به لحاظ شاخص‌هاي چيدمان فضا وجود دارد؟ براي پاسخ به اين سؤال، اين پژوهش از روش پژوهش توصيفي- تحليلي براي توصيف و تفسير مقايسه‌ها بهره مي‌برد كه مبتني بر تكنيك چيدمان فضا تدبير شده است. بر‌اين‌اساس داده‌ها به شكل نقشه محوري در محيط نرم افزار Depthmap تحليل شده است. يافته‌هاي پژوهش نشان مي‌دهد كه در بافت شهرك فرهنگيان شاخص‌هاي كنترل، همپيوندي و اتصال بطور ميانگين از بافت تاريخي بيشتر و در شاخص عمق كمتر از بافت تاريخي بوده است. نتايج حاصل از تفسير يافته‌هاي تحقيق بيانگر آن است كه ارزش‌هاي طراحي حاصل از بستر اجتماعي زندگي سنتي در بافت تاريخي كه فضاي سكونتي با محرميت بيشتر، جدايي گزيني، اختلاط كاربري كمتر، شبكه معابر سلسله مراتبي را شكل داده است، كه در آن شيوه در مجموع به امنيت و آرامش بيشتري منجر مي‌شده است؛ در بافت شهرك فرهنگيان به عنوان يك محدوده شهري جديد برنامه‌ريزي شده به ارزش‌هاي طراحي چون دسترسي، نفوذپذيري، و پيوستگي فضايي بالاتر و تسلط خيابان بر فضاي زندگي تغيير پيدا كرده است. بر اين حسب امروزه مردم به سكونت در فضاهايي با عمق كمتر و با دسترسي‌هاي بيشتر تمايل پيدا كرده‌اند.
چكيده لاتين :
Comparison of spatial structure of historical contexts and new neighborhood development in order to find a suitable and desirable pattern for developing new context, is one of the significant issues of urban designers and planners that helps
them to restore a positive pattern for development, and to prevent the formation of negative patterns of neighborhood development. In this regard, this paper studies the spatial structure of two historical contexts in Gorgan city andcompares them by using space syntax technique and its approach in physical structure and specially its street network. The results of this study, based on the space modeling indicators, shows that in the context of the Farhangian Town, the control, association and connection indicies on average are higher compared to the historical context, but is lower in the depth index. Therefore, it is clear that the historical context which has an organic structure, has a high internalization. Finally, the research findings can be used to design new urban developments.
سال انتشار :
1397
عنوان نشريه :
معماري و شهرسازي ايران
فايل PDF :
7584930
عنوان نشريه :
معماري و شهرسازي ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت