كليدواژه :
حقوق كيفري , جرم انگاري , رويه قضايي , قانون گذاري , منطق
چكيده فارسي :
حقوق شناسي، دانشي‌ست نو كه درصدد شناسايي چيستي ِحق، مباني ِحق‌گذاري، كاركردها و دگرگوني آن است. حق در جلوه‌ي كنوني، متكي به دولت و فاروق ِجامعه‌ي نوين از سنتي است. حقوق، برپايه اوصاف قواعد خود، گونه‌گون است.
در اين تحقيق درصدد مطالعه‌ي بخشي از قلمرو گونه‌گون ِحقوق، كه مربوط به كيفرگذاري و كيفردهي‌ست، مي‌باشيم. قلمرو ِاخير، در چنبره حقوق كيفري‌ست. حقوق كيفري، مجموعه قوانيني‌ست كه جرم را تعريف، كيفر آن را تعيين و شيوه‌ي اثبات بزه و اجراي مجازات را تبيين مي‌كند. قانون، قاعده دولتي ناظم است كه قانونگذار، تضمين اجراي مستمر آن را با ضمانت‌اجرا يا بدون آن (از طريق كاريزما، شرطي كردن و...) برعهده دارد.
در قلمرو حقوق كيفري، به سراغ نظام‌هاي نوشته رفته‌‌ايم تا از رهگذر مطالعه آنها مدعاي خويش، حقوق كيفري منطقي، را بسنجيم. رويكرد ما به نظام‌هاي نوشته، آشكارا اثباتي و صورت‌گرايانه‌ست. حقوق كيفري منطقي، فرضيه‌اي عام و توصيفي‌ست كه در‌پي وارسي قانونگذاري كيفري و عيارسنجي رويه قضايي برآمده از آن از رهگذر آورده‌هاي دانش منطق است. حقوق كيفري منطقي در پي آفرينش نظامي وضعي و همگون از قواعدي است كه خودبنياد، منسجم، عقلاني، قابل اثبات و ابطال و بي‌مغالطه باشد. از نظر ما، ضوابط منطقي ناظر بر رويه قضايي كيفري نيز، نظم‌بنياد (قانونگراي محض)، استدلالي، قياسي، صوري و قابل پيش‌بيني هستند. فرضيه حقوق كيفري منطقي، به چالشي كه رئاليست‌ها در مقابل ديگران نهاده‌اند، كه نظريه از عمل جداست، پاسخ مي‌دهد. زيرا بر اساس آن، عمل مقام‌هاي قضايي محدود به فرم‌هاي تعيّن‌يافته‌ست و خارج از آنها چيزي وجود ندارد. فرايند فوق به صورت گرايي بيش از پيش حقوق نهاده و رويه قضايي برآمده از آن مي انجامد كه مطلوب ماست.
چكيده لاتين :
The right in the present manifestation relies on the state and discriminating of modern society from the tranditional one. The right and the government are also alive.Creating the right, exclusivity and continuity depends on the goverments guarantec. rights and diverse based on the charactevistics of their rules.we are going to study a part of a different domain of law, which is unique to the rules of the law. the recent realm is the context of criminal law. criminals law is a set of rules that define a crime, determine its punishment, and determine the method of proving the crime and the execution of the punishment in the realm of criminal law, we have also come to the writing systems, in order to quantify the rational criminal low in their study of their claims. our approach to written systems is formal and positive. in our explanation of our hypothesis, we chose coherence and explained the reasons for our reversal.rational criminal law is an interdisciplinary approach that follows the examination of the criminal law and the legalization of the judicial process derived from it through the logic of knowledge. Logical criminal law in the aftermath of military creation is a conditional and homogeneous proposition of self-substanted , positive coherent, deductive and qualitative propositions in our view, the logical rules of criminal procedure are also fundamental, formal, constitutional, disconnected from the origin of the law and are foreseeable.
