تخمين تنش‌هاي اصلي القايي در كارگاه‌هاي جبهه‌كار طولاني از طريق وارونه‌سازي تانسور گشتاور لرزه‌اي

با استخراج لايه زغالسنگ در كارگاه‌هاي جبهه كار طولاني، شرايط تعادل تنش هاي برجا تغيير كرده و توزيع مجدد تنش‌هاي برجا در محدوده كارگاه استخراج منجر به افزايش تمركز تنش در پيرامون پهنه مي شود. توزيع مجدد ميدان تنش در اطراف كارگاه استخراج سبب ايجاد تنش‌هاي القايي و به تبع آن تغييرشكل و جابه‌جايي توده‌سنگ مي‌شود. در اين خصوص به علت تمركز تنش در اطراف كارگاه استخراج، فشار تكيه گاهي جلويي از اهميت بيش‌تري برخوردار است. از اين رو در اين پژوهش سعي شده است جهت تنش‌هاي اصلي القايي پيرامون كارگاه استخراج با استفاده از داده‌هاي لرزه‌نگاري و از طريق وارونه‌سازي تانسور گشتاور لرزه‌اي تعيين شود. به اين ترتيب با تجزيه و تحليل امواج لرزه‌اي القايي كه در اثر تمركز تنش منتشر مي‌شوند، تانسور گشتاور لرزه‌اي محاسبه شده و سپس با استفاده از مقادير ويژه و بردارهاي ويژه، جهت تنش‌هاي القايي تخمين زده مي‌شوند. براي اين منظور با انتخاب كارگاه E2 معدن زغالسنگ طبس به عنوان مطالعه موردي، امواج لرزه‌اي متناظر با 24 ريزش سقف در اين كارگاه مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان مي‌دهد كه مكانيزم شكست غالب در اين كارگاه به صورت فشاري/كششي ظاهر شده است. همچنين ناپايداري‌هاي كارگاه عمدتاً ناشي از تمركز تنش بوده و موقعيت فضايي آنها در محدوده جبهه‌كار متمركز شده است. از طرف ديگر شكست برشي بيشتر در محدوده گسل‌هاي منطقه ظاهر شده است. به طور كلي در بيش‌تر موارد جهت بيشينه تنش اصلي القايي نسبت به افق زاويه حاده داشته است. اين موضوع نشان مي‌دهد كه تنش‌هاي القايي افقي بيش‌ترين تأثير را در ناپايداري و وقوع شكست سقف داشته‌اند.