عنوان مقاله :
اولويتبندي موانع پيادهسازي مديريت امنيت سامانههاي كنترل صنعتي با رويكرد مدل ساختار تفسيري مطالعه موردي: شركت فولاد مباركه اصفهان
پديد آورندگان :
تاراسي بروجني ، صفرعلي دانشگاه پيام نور تهران غرب , تاراسي بروجني ، صفرعلي دانشگاه پيام نور تهران غرب , تاجفر ، اميرهوشنگ دانشگاه پيام نور تهران , تاجفر ، اميرهوشنگ دانشگاه پيام نور تهران , پرهيزگار ، محمدمهدي دانشگاه پيام نور تهران , پرهيزگار ، محمدمهدي دانشگاه پيام نور تهران
كليدواژه :
امنيت سامانههاي كنترل صنعتي , موانع پيادهسازي امنيت , مدل ساختار تفسيري , تحليل MICMAC
چكيده فارسي :
گرچه پيشرفتهاي چشمگيري در حوزه امنيت سامانههاي اطلاعاتي (IS) صورت گرفته ولي مباحث امنيت سامانههاي كنترل صنعتي نوپا است و هنوز اهميت آن براي برخي سازمانها شناخته شده نيست.. بهتناسب افزايش دسترسي سامانههاي كنترل صنعتي و شبكههاي آنها، امنيت اين سامانهها نيز با چالشهايي روبرو شده است. از طرفي سازمانهايي كه به اهميت اين موضوع پيبردهاند نميدانند چگونه و از كجا بايد شروع كنند. در اين پژوهش سعي شده موانع موجود در پيادهسازي مديريت امنيت سامانههاي كنترل صنعتي بهصورت موردي در شركت فولاد مباركه به روش مدل ساختار تفسيري (ISM) سطحبندي گردد. براي اين كار موانع شناساييشده، بهصورت ماتريس مقايسه زوجي در اختيار كارشناسان خبره قرار گرفت و نتايج حاصل از آن سطحبندي گرديد. همچنين به روش تحليل ميكمك (MICMAC) ميزان تأثيرگذاري و وابستگي موانع بهدست آمد. نتايج اين فرايند نشان ميدهد «عدم آگاهي و دانش كاركنان» بهعنوان زيربناييترين مانع و «غيربومي بودن طرحها» و «نبود متولي امنيت در سازمان» موانع زيربنايي رده بعدي هستند كه سازمان بايد براي پيادهسازي امنيت به آنها توجه كند. در پايان نيز به روش ضريب همبستگي اسپيرمن رابطه همبستگي بين سطح اهميت موانع و ميزان وابستگي آنها بررسي شد كه نتايج بيانگر يك رابطه معكوس قوي بين اين دو مؤلفه بود. اين موضوع به اين معنا است كه هرچه وابستگي موانع كمتر باشد، آن مانع در سطح زيربناييتر و تأثيرگذارتري قرار دارد.
عنوان نشريه :
پدافند الكترونيكي و سايبري
عنوان نشريه :
پدافند الكترونيكي و سايبري