جهاني‌شدن فرهنگي و دگرگونيِ هويت نسلي: بررسي سبك زندگيِ نسل والدين و فرزندان در سنندج

Cultural Globalization and the Change of Generational Identity: A Study on the Lifestyle of Parents and Children’s Generation in Sanandaj (Kurdistan)

جهاني‌شدن به منزله يكي از منابع نوين دگرگوني تاريخي، زيست‌ جهان اجتماعي ـ فرهنگي ما را به شيوه‌اي متمايز از اشكال پيشين دگرگون ساخته است. مقاله حاضر در چارچوب نظريه تغييرات دوره‌اي اينگلهارت و نظريه هويت‌ نسلي بالس به بررسي دگرگوني و تفاوت نسلي درسايه تجارب و فرايندهاي جهاني‌شدن فرهنگي پرداخته و استدلال مي­كند كه ذهنيت و تجربه نسلي در عصر جهاني‌شدن به برساخت متفاوتي از هويت نسلي در بين نسل والدين و نسل فرزندان منجر شده است. از نظر روش‌شناسي اين پژوهش به شيوه پيمايشي و با استفاده از تكنيك پرسشنامه دربين دو نسل فرزندان و والدين در شهر سنندج در استان كردستان به اجرا در آمده است. يافته‌ها بيانگر اين است كه سبك زندگي ـ به مثابه شاخصي براي سنجش هويت اجتماعي ـ در نسل فرزندان بيشتر از نسل والدين از ابژه‌هاي جهاني شدن فرهنگي تأثير مي‌پذيرد. جهاني‌شدن سبك زندگي در مولفه‌هايي چون «هنجارهاي مصرف»، «گذران اوقات فراغت»، «رفتارهاي خانوادگي»، «تعلق زباني» و «ارزش‌ها و باورها» در بين نسل فرزندان بيش از نسل والدين ديده مي‌شود. نتايج همچنين بيانگر اين است كه تبعيت از سبك زندگي جهاني در بين طبقات بالا و افراد تحصيل‌كرده بيشتر از طبقات پايين و افراد با تحصيلات پائين‌تر است.

Globalization as a new source of historical change, has changed our social - cultural lifeworld in a manner distinct from previous forms. The paper based on Ingelehart periodic change theory and the theory of Bollas generation formation, has evaluated the difference in generational identity in the light of globalization experience and processes. Accordingly, the paper argues that the formation of generational mentality and experience in the era of globalization is distinct from traditional identification patterns and hence the construction of social identity and lifestyle of children more than their parents' generation is confronted by objects coming from globalization. Methodologically, this study has been conducted Using the survey method through questionnaires between the two generation groups in the city of Sanandaj (Kurdistan, Iran). The research findings indicate that lifestyle in children generation is affected by norms and global objects more than parents' generations. Globalization of lifestyle by factors such as "consumption norms", "spending the leisure", "family behaviors", " language belongings" and "values and beliefs" is observed among the generation of the children more than generation of parents. The results also indicate that adherence to the global lifestyle is observed among the high educated classes of society more than less educated classes.