عنوان مقاله :
ارزيابي هيجده مدل تبخير و تعرق مرجع در شرايط آب و هوايي دشت اردبيل
پديد آورندگان :
رئوف ، مجيد - گروه مهندسي آب , رئوف ، مجيد - گروه مهندسي آب , عزيزي مبصر ، جوانشير - گروه مهندسي آب , عزيزي مبصر ، جوانشير - گروه مهندسي آب
كليدواژه :
تبخير و تعرق , لايسيمتر زهكشدار , ارزيابي , مدل پنمن مانتيث فائو
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: تبخير و تعرق يكي از عوامل مهمي است كه دانستن مقدار دقيق آن، براي تعيين نياز آبي و طراحي سامانههاي آبياري ضروري ميباشد. يكي از راههاي تعيين تبخير و تعرق استفاده از مدلهاي تجربي است، اما براي استفاده در هر منطقه بايد ابتدا آنها را مورد ارزيابي قرار داد. براي اين منظور در اين تحقيق 18 مدل برآورد تبخير و تعرق در مقايسه با نتايج لايسيمترهاي زهكشدار و مدلپنمن مونتيث فائو (FAO56) مورد ارزيابي قرار گرفت. مواد و روشها: تحقيق حاضر درايستگاه تحقيقاتي هانگار دانشگاه محقق اردبيلي و در شهر اردبيل انجام شد. جهت اين كار گياه چمن در سه لايسيمتر و در اطراف لايسيمترها كشت گرديد. مقدار تبخير و تعرق چمن توسط لايسيمترهاي حجمي بر اساس اندازهگيري اجزاي بيلان آب (حجم آب ورودي، حجم آب خروجي، ذخيره رطوبت و تبخير و تعرق )، برآورد گرديد. براي برآورد تبخير و تعرق پتانسيل تعداد 18 مدل شامل انواع مدلها اعم از دمايي، تشعشعي و تركيبي انتخاب شد. از ايستگاه هواشناسي سينوپتيك اردبيل براي تهيه اطلاعات مورد نياز براي مدلها استفاده شد. علاوه بر نتايج مربوط به لايسيمترها، تبخير و تعرق بهدست آمده از مدل پنمن مانتيث فائو نيز به عنوان مرجع مقايسه كارآيي مدلها مورد استفاده قرار گرفت. كارآيي مدلهاي برآورد تبخير و تعرق با استفاده از شاخصهاي آماري، ريشه ميانگين مربعات خطا (RMSE)، ميانگين خطاي مطلق (MAE)، درصد خطاي تخمين (PE)، نسبت ميانگين (MR) و ضريب همبستگي اسپيرمن مورد ارزيابي قرار گرفت. يافتهها: نتايج نشان داد كه براي همهي مدلها، پراكندگي نقاط اطراف خط يك به يك زياد است، يا همخواني جواب آنها با نتايج جواب لايسيمتري خيلي مناسب نيست. از طرفي برخي از اين مدلها بيشبرآورد و برخي از آنها با كمبرآوردي تبخيرو تعرق را محاسبه ميكنند.بااستفاده از شاخصهاي آماري ميتوان گفت كه در مقايسه با نتايج لايسيمتري، در محل تحقيق مناسبترين مدلها، به ترتيب بلاني كريدل، راوازاني و همكارانو مدل Rn و ضعيفترين مدلها به ترتيب ايرماك و مدلهاي واليانتزاس ميباشد.به صورت كلي تناسب نتايج مدلها نسبت به نتايج مدل پنمن مانتيث فائو در مقايسه با نتايج آنها نسبت به نتايج لايسيمتري، قابل قبولتر بود. همچنين با توجه به محكهاي آماري در محل تحقيق نسبت به مدل پنمن مانتيث فائو، مناسبترين مدلها به ترتيبتورك ، برتي و همكاران و تراجوكويچ و ضعيفترين مدلها، هارگريوز ساماني اصلاح شده، ايرماك و اسكاندل تعيين گرديد. نتيجهگيري: با عنايت به اينكه مرجع مقايسه در دو ارزيابي(لايسيمتر و مدل پنمن مانتيث فائو) يكسان نبود در مشخص شدن ضعيفترين مدلها در محل تحقيق، همخواني وجود داشت. به عبارت ديگر در هر دو روش به اتفاق، مدلهاي ايرماك و مدلهاي واليانتزاس ضعيفترين نتايج را داشتند. به طور كلي در جمعبندي هر دو روش مقايسه، مناسبترين مدلها را با قاطعيت نميتوان معرفي نمود، اما ضعيفترين مدلها مشخص گرديد.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي حفاظت آب و خاك
عنوان نشريه :
پژوهش هاي حفاظت آب و خاك