عنوان مقاله :
بررسي برخي عوارض ميكروسكوپي در كشتهاي طولاني مدت كلزا و چغندرقند
پديد آورندگان :
خدري ، زهرا - گروه علوم خاك , خدري ، زهرا - گروه علوم خاك , هاشمي ، سهيلاسادات - گروه علوم خاك , هاشمي ، سهيلاسادات - گروه علوم خاك , عباسلو ، حكيمه - گروه مهندسي عمران , عباسلو ، حكيمه - گروه مهندسي عمران
كليدواژه :
پديده خاكساز , حفره ها , گيان
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: تغيير پوشش گياهي و نوع پوشش اراضي مي تواند اندازه، شكل و اتصال حفره ها را تغيير دهد و بر ساختمان هاي ميكروسكوپي اثر بگذارد. كشت كلزا و چغندرقند به دليل سازگاري در شرايط متنوع اقليمي، در حال افزايش مي باشد. بنابراين، هدف از اين پژوهش بررسي خصوصيات ميكرومورفولوژي خاك هاي تحت كشت بيست ساله كلزا و چغندرقند با رژيم رطوبتي زريك در محل مطالعه بود. مواد و روش ها: منطقه مورد مطالعه در جنوب غربي شهرستان نهاوند، استان همدان واقع شده است. هشت خاك رخ در منطقه مورد مطالعه حفر و نمونه ها، به صورت دست خورده و دست نخورده جمع آوري شد. ويژگي هاي فيزيكوشيميايي آن ها اندازه گيري شد. 17 مقطع از كلوخه هاي دست نخورده، از 12 افق مختلف آماده شد. تشريح ميكروسكوپي براساس راهنماي استوپس ( 2003 ) صورت گرفت. يافته ها: خاك هاي مذكور بر اساس ويژگي هاي ماكرو/ ميكرومورفولوژيكي، فيزيكي و شيميايي، در راسته اينسپتي سولز و انتي سولز طبقه بندي شدند. خاك هاي زير كشت چغندرقند، داراي ميانگين ظرفيت تبادل كاتيوني حدود 18 و كشت كلزا با ميانگين ظرفيت تبادل كاتيوني حدود 35 سانتي مول (+) بر كيلوگرم اندازهگيري شد. بازگشت مواد آلي بر ميزان ظرفيت تبادل كاتيوني خاك اثرگذار است. محتوي مواد آلي برآورد شده در كشت كلزا نيز نسبت به چغندرقند بيش تر به دست آمد. نتايج ميكرومورفولوژي نشان داد كه ساختمانهاي ميكروسكوپي در افق هاي سطحي كشت چغندرقند، توده اي و صفحه اي و در افق زيرين بلوكي نيمه زاويه دار و در كشت كلزا به بلوكي زاويه دار و حتي اسفنجي تبديل مي شود. ساختمان هاي ميكروسكوپي در كشت كلزا نسبت به چغندرقند از تكامل بالاتري برخوردار است. نتايج مطالعات نشان داد كه عمده حفرات در مقاطع كشت كلزا شامل كانال و حجرهاي بوده و مقدار حفرههاي كانالي آن نسبت به كشت چغندرقند بيش تر است. حفرات در كشت چغندرقند از نوع صفحه اي، وزيكول و وگ بود. الگوي توزيع در تمام مقاطع پورفيريك است. بي فابريك عمده در تمامي مقاطع به صورت كريستاليتيك و برخي موارد نامشخص مشاهده شد. از پديده هاي خاكساخت در اين مقاطع مي توان به پرشدگي حفرات توسط تركيبات آهن، منگنز، كربنات هاي ثانويه و بقاياي ريشه گياه و وجود نودول هاي آهن، منگنز و كربنات ها در گراندمس خاك، هايپوكوتينگ و كوتينگ هاي آن ها اشاره كرد. بقاياي ريشه در كشت كلزا نسبت به كشت چغندرقند بيش تر و تا عمق بيش تري مشاهده شد. نتيجه گيري: نتايج بررسيهاي خصوصيات فيزيكوشيميايي و ميكرومورفولوژي نشان داد كه به طور كل هر دو گياه در تغييرات عوارض ميكروسكوپي خاك نقش عمده اي داشته، اما نقش گياه كلزا نسبت به چغندرقند برجسته تر است. نتايج ميكرومورفولوژي به عنوان يك تكنيك مطمئن در بررسي دقيق نوع عوامل خاكسازي توسط گياه، اين مورد را تأييد مي كند.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي حفاظت آب و خاك
عنوان نشريه :
پژوهش هاي حفاظت آب و خاك