شماره ركورد :
1059210
عنوان مقاله :
رهيافت «اخلاق‌ستيزي» در نقد اخلاقي هنر گزارش و ارزيابي آراء متيو كيئرن
عنوان به زبان ديگر :
Immoralism in Ethical Criticism of Art Expressing and Criticizing Kieran`s Views
پديد آورندگان :
عبداللهي دهكي، سپيده دانشگاه هنر تهران , كرمي، محسن دانشگاه هنر تهران
تعداد صفحه :
22
از صفحه :
23
تا صفحه :
44
كليدواژه :
اخلاق‌ستيزي , حسن/قبح اخلاقي , قدرت معرفت‌بخشي , قدرت معرفت‌بخشي , متيوكيئرن , واكنش عاطفي ـ شناختاري
چكيده فارسي :
ارتباط ميان اخلاق و هنر مسأله‌اي است كه از ديرباز مورد توجه هنرمندان و فيلسوفان بوده است. از دوران باستان، فلاسفه‌اي چون افلاطون و ارسطو به امكان نقد اخلاقي در هنر و تأثير آن بر وجه زيبايي‌شناختي اثر هنري توجه بسيار داشتند؛ و سپس در دوره‌هاي بعد ساير فيلسوفان و هنرمندان، مانند هيوم، كانت، نيچه، و تولستوي ديدگاه‌هاي متفاوتي در اين باب عرضه كردند. مشهورترين اين ديدگاه‌ها را مي‌توان «اصالت زيبايي‌شناسي»، «اصالت اخلاق»، «خودآييني‌گرايي» و «اخلاق‌گرايي»، «كثرت‌گرايي ارزشي» و «اخلاق‌ستيزي» خواند. مقاله پيش رو قصد دارد به بررسي ديدگاه «اخلاق‌ستيزي» بپردازد، كه متيو كيئرن، فيلسوف انگليسي معاصر، آن را طرح كرده است و دنيل جيكوبسن نيز در اين امر او را ياري كرده است. اين ديدگاه قائل است به اين كه گاهي ارزش هنري اثر دقيقاً ناشي از سرشت ضداخلاقي آن يا قبحي اخلاقي در آن است. كيئرن دو دسته دليل در دفاع از اين ديدگاه اقامه كرده است، كه به ترتيب مي توان آن‌ها را دلايل مبتني بر واكنش‌هاي عاطفي- شناختاري و دلايل مبتني بر قدرت معرفت‌بخشي هنر ناميد. در اين مقاله، مي‌كوشيم نخست گزارش دقيقي از اين ديدگاه به دست دهيم و سپس به تقويت پاره‌اي از دلايل كيئرن مي‌پردازيم و در نهايت ديدگاه او را نقد و ارزيابي‌اي كلّي مي‌كنيم.
چكيده لاتين :
The relation between ethics and art is a problem drawn artists and philosophers’ attention to itself from a long time ago. Since ancient era, philosophers such as Plato and Aristotle paid much attention to possibility of ethical criticism of art and its influence on aesthetic aspect of artworks;and then in the latter periods, other philosophers and artists, such as Tolstoy, Hume and Kant, expressed different views. The most famous views has known as Aestheticism, Moralism, Autonomism, Value Pluralism and Immoralism. The aim of this essay is to survey Immoralism, as proposed by Mathew Kieran, contemporary English philosopher. Daniel Jacobson helped him in it too. The view argues that sometimes artistic/aesthetic value of an artwork arises from its immoral nature, or a moral demerit in it. Kieran has alleged two sets of reasons, may called respectively reasons of emotional-cognitive responses and reasons of the power of art to provide knowledge. In this article, we have attempt, first, to make an exact expression of this view, and second, to support some of its reasons, and at last, to criticize and evaluate all the view.
سال انتشار :
1397
عنوان نشريه :
كيمياي هنر
فايل PDF :
7591105
عنوان نشريه :
كيمياي هنر
لينک به اين مدرک :
بازگشت