عنوان مقاله :
سوژه غرب و غرب بهمثابه سوژه در ادبيات داستاني جنوب ايران
پديد آورندگان :
مرادي، نفيسه دانشگاه الزهرا (س)
كليدواژه :
غرب , سوژه , سياسنبو , جزيره , آقاجولو , جنوب
چكيده فارسي :
يكي از درونمايههاي اصلي ادبيات داستاني جنوب ايران، پرداختن به مسئلۀ غرب است. نخستين حضور غربيها در ايران به قرن شانزدهم ميلادي و فعاليتهاي بازرگاني پرتغاليها در هرمز برميگردد؛ اما مسئلۀ حضور غربيها در ايران همزمان با برجسته شدن مفهوم وطن در دوران مشروطه مورد توجه قرار گرفت. مواجهههاي گوناگون تودۀ مردم و روشنفكران با اين مسئله در ادوار مختلف تاريخي ـ اعم از شيفتگي به غرب بهعنوان نماد پيشرفت و تمدن، ستيز با غرب بهمثابه منشأ فساد و انحطاط اخلاقي، و نقد و تحليل آن بهعنوان هويتي مستقل و برساخته در دوران مدرن ـ به دو دستۀ كلي تقسيم ميشود: 1. مواجهه با سوژۀ غرب و شناخت و بررسي پديدهاي ناشناخته كه براي بازانديشي دربارۀ ارتباط با آن و بازتعريفِ هويت ايراني نيازمند شناخت آن هستيم. 2. مواجهه با غرب بهعنوان سوژه كه جايگاه غرب را در مقام كنشگري و سوژۀ قدرت تبيين ميكند و وضعيت ابژۀ قدرت (شرق كه اينجا مقصود از آن ايران است) را بهعنوان سوي ديگر دوتاييِ غالب ـ مغلوب مورد بررسي قرار ميدهد. اين پژوهش با بررسي اين دو نوع مواجهه در سه اثر داستانيِ مكتب جنوب: داستان كوتاه «آقاجولو» (ناصر تقوايي، 1344)، داستان بلند جزيره (پرويز مسجدي، 1358) و داستان كوتاه «سياسنبو» (محمدرضا صفدري، 1368) نشان ميدهد كه آنجا كه غرب بهمثابه سوژۀ قدرت مطرح شده است، تنها پيامد آن تشديد و تثبيت گفتمان غربستيز و تأكيد بر ذاتي بودنِ دوتاييِ غرب ـ شرق بوده؛ در حالي كه مواجهه با سوژۀ غرب و بررسي و تحليل آن ميتواند مسيري را بهسوي گفتمان پسااستعماري باز كند و گفتوگو ميان شرق و غرب و درنهايت شكستنِ دوتاييِ تقابليِ غرب ـ شرق را در پي داشته باشد.