تحليلي از ارتباط سبك رهبري با راهبردهاي مديريت تعارض فرماندهان و مديران ناجا )مورد مطالعه: فرماندهي انتظامي استان مازندران(

پژوهش حاضر در پي بررسي ارتباط سبك رهبري با راهبردهاي مديريت تعارض فرماندهان و مديران ناجاست. اين پژوهش از نظر هدف، كاربردي و از نظر روش گردآوري داده ها، توصيفي پيمايشي از نوع همبستگي است. جامعه آماري در اين پژوهش شامل فرماندهان و مديران اجرايي فرماندهي انتظامي استان مازندران است كه با بهره گيري از روش كوكران، 202 نفر به صورت تصادفي طبقه اي به عنوان نمونه آماري انتخاب شدند. ابزار گردآوري اطلاعات، پرسش نامه هاي استاندارد مديريت تعارض و سبك رهبري 1 سنجش و تاييد شد. / 1و 82 / است. پايايي سوالات با استفاده از فرمول آلفاي كرانباخ به ترتيب 88 داده هاي حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS به دو روش توصيفي و استنباطي )آزمون ضريب همبستگي، رگرسيون و آزمون فريدمن( تحليل شد. يافته هاي پژوهش حاكي از آن است كه بين سبك رهبري و مديريت تعارض رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنين نتايج پژوهش نشان داد بين مولفه هاي مديريت تعارض با سبك رهبري رابطه معنادار وجود دارد. با توجه به اينكه يكي از الزامات اداره امور ناجا اين است كه فرماندهان و مديران ارشد و مياني آن شيوه هاي رهبري و راهبردهاي مديريت تعارض و ميزان تناسب با آن را به خوبي بشناسند، اگر بتوانند تعارض ها را در مسير سازنده حركت دهند، موجب بروز افكار نو و خلاق مي شوند و زمينه تغيير و نوآوري و تحول سازنده را در سازمان فراهم مي آورند و در نهايت به مديران كمك مي كنند تا به اهداف سازماني خويش برسند و كيفيت تصميم گيري را بهبود بخشند.