بررسي اثر تنش شوري و ريزسازوارهاي خاكزي بر خصوصيات كمي و كيفي گياه دارويي اسفرزه (.Plantago ovata Forsk)

به منظور بررسي اثر قارچ ميكوريزا آربوسكولار و باكتري حل كننده فسفات معدني در شرايط تنش شوريبر خصوصيات كمي و كيفي گياه دارويي اسفرزه (Plantago ovata Forsk )، آزمايشي به صورت اسپليت فاكتوريل بر پايه طرح بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار انجام شد. عامل شوري آب آبياري در سه سطح 2.5 (شاهد)، 5 و 10 دسي زيمنس بر متر به‌عنوان فاكتور اصلي و دو عامل قارچ ميكوريزا آربوسكولار شامل دو سطح (كاربرد قارچ Glomus intraradicesو عدم مصرف قارچ به عنوان شاهد) و باكتري حل‌كننده فسفات نيز شامل دو سطح (كاربرد باكتري Pseudomonas fluorescens و عدم مصرف باكتري به عنوان شاهد) به صورت فاكتوريل در كرت هاي فرعي بودند.نتايج نشان داد بيشترين درصد موسيلاژ و ميزان تورم به ازاي گرم موسيلاژ به ترتيب به ميزان 28.8 درصد و 119.3 ميلي ليتر در تيمار 10 دسي زيمنس بر متر حاصل گرديد. بيشترين عملكرد موسيلاژ و فاكتور تورم به ترتيب به ميزان 215 كيلوگرم بر هكتار و 17 ميلي ليتر در تركيب تيماري2.5 و 10 دسي زيمنس بر متر و كاربرد قارچ Glomus intraradices حاصل شد.همچنين مقايسه ميانگين اثر تلقيح و عدم تلقيح به‌وسيله باكتري حل‌كننده فسفات معدني نشان داد كه بيشترين طول سنبله، درصد موسيلاژ، عملكرد موسيلاژ و فاكتور تورم به ترتيب به ميزان 2/2 سانتي متر، 26.8 درصد، 146.7 كيلوگرم در هكتار و 14.2 ميلي ليتر با كاربرد باكتري fluorescens Pseudomonas حاصل شد. درمجموع تركيب تيماري 2.5 دسي زيمنس بر متر، كاربرد قارچ Glomus intraradices و باكتري fluorescens Pseudomonas بيشترين عملكرد كمي و كيفي گياه دارويي اسفرزه را حاصل نمود.