عنوان مقاله :
تدوين مدل بومي عوامل جامعهشناختي بازدارنده ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار زير پوشش كميته امداد كشور ايران در سال 1395
عنوان به زبان ديگر :
Compilation of the Native Model of Sociological Barriers to Remarriage of Female Heads of Households Covered by the National Relief Committee of Iran in 1395
پديد آورندگان :
صادقي، محمد كميته امداد اصفهان، اصفهان، ايران , بهرامي، فاطمه دانشگاه اصفهان - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي، اصفهان، ايران , اسماعيلي، رضا دانشگاه آزاد اصفهان - دانشكده علوم انساني، اصفهان، ايران
كليدواژه :
مدل بومي , آمادگي براي ازدواج مجدد , زنان سرپرست خانوار , عوامل اجتماعي بازدارنده ازدواج مجدد
چكيده فارسي :
مقدمه: در فاصله دو سرشماري 1390-1385 ميزان زنان سرپرست خانوار از 6.5 به 12.1 درصد جمعيت خانوارهاي كشور رسيده است. از طرفي ميزان ازدواج مجدد زنان مطلقه ايراني 25 درصد كمتر از نرخ جهاني شده و اكثر اين زنان به دليل عدم ازدواج مجدد و فقر مالي تا پايان عمر تحت حمايت نهادهاي حمايتي باقي ميمانند.
روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات تركيبي( كيفي-كمي) است. قلمرو پژوهش در مرحله كيفي تمامي زنان سرپرست خانوار(60-15 ساله) مددجوي كميته امداد در سال 1395 و متخصصان صاحبنظر و مقالات و متون مرتبط با ازدواج مجدد زنان بود كه نمونهگيري بهصورت هدفمند متوالي از زنان تا سرحد اشباع (12 نفر) و دو منبع ديگر تا سرحد كفايت (متخصصان 20نفر و منابع 62 مورد) انجام پذيرفت و با روش مصاحبه اكتشافي از زنان و متخصصان و مطالعه متون عوامل مؤثر بر آمادگي زنان سرپرست خانوار براي ازدواج مجدد شناسايي و دادههاي هر سه منبع به روش كدگذاري سيستميك (باز، محوري، انتخابي) نظريه برخاسته از داده تحليل و بهطور مجزا و تركيبي (مثلثي) دستهبندي شد. مرحله دوم (كمي) از نوع مطالعات توصيفي-تحليلي و در حيطه پژوهشهاي رگرسيوني و با كمك نرمافزار Amos22 و SPSSver.24 و با روشهاي تحليل معادلات مدل ساختاري، تحليل واريانس يكطرفه، آزمون t مستقل، ماتريكس همبستگي، تحليل عامل اكتشافي و تأييدي انجام گرفت. جامعه هدف زنان سرپرست خانوار مشابه مرحله كيفي بود و حجم نمونه براي دو گروه مستقل زنان مطلقه و بيوه (740 نفر) تعيين و با روش نمونهگيري سهميهاي متناسب با حجم، بهصورت تصادفي انجام شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با روايي همگرا، روايي تشخيصي (0/90 p>) و پايايي (ضريب آلفاي كرنباخ ، 0/70 >α ) مناسب بود.
يافتهها: با كدگذاري باز اطلاعات سهسويه سازي شده به 148 مقوله كه در كدگذاري محوري بر اساس شباهت موضوعي در 7 مقوله اصلي و در كدگذاري انتخابي در يك مقوله اصلي دستهبندي شد و مدل بومي عوامل بازدارنده ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار بر اساس نتايج فوق و استنباط محقق و مشورت با متخصصين ذيربط تدوين شد و پرسشنامهاي جهت سنجش برازش مدل ساخته شد.
همچنين، تحليل دادههاي كمي و ميداني نشان داد كه مدل مفهومي بومي تدوينشده در مرحله كيفي برازش داشت و مورد تأييد قرار گرفت (ضريب تعيين 0/73). و بين متغيرهاي عوامل اجتماعي پژوهش با متغير ميزان آمادگي براي ازدواج مجدد رابطه معنادار معكوس (كاهنده) وجود دارد.
بحث: ميانگين ميزان بازدارندگي ازدواج مجدد براي عوامل اجتماعي پايينتر از متوسط و مقولات عدم تعادل بازار عرضه و تقاضاي ازدواج مجدد و روابط آزاد بين دو جنس به ترتيب بيشترين بازدارندگي را بر ميزان آمادگي ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار دارند و ميزان آمادگي براي ازدواج مجدد در گروه زنان مطلقه بهطور معناداري بالاتر از گروه زنان بيوه بود. با افزايش سن زنان، افزايش تعداد فرزندان و داشتن فرزند دختر، ميزان آمادگي براي ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار كاهش مييابد، ولي تنوع محل سكونت، قوميت، تأثيري بر آن ندارد.
عنوان نشريه :
رفاه اجتماعي
عنوان نشريه :
رفاه اجتماعي