عنوان مقاله :
بررسي اثربخشي رويكرد رواني آموزشي و رويكرد مك مستر بر افزايش سازگاري زوج ها
عنوان به زبان ديگر :
Evaluation of efficacy of relationship enhancement and McMaster approach on adjustment of couples
پديد آورندگان :
نبوي، جمال الدين دانشگاه آزاد اسلامي تهران، واحد علوم تحقيقات تهران , ثنايي ذاكر، باقر دانشگاه خوارزمي تهران , كيامنش، عليرضا دانشگاه خوارزمي تهران، واحد علوم تحقيقات تهران
كليدواژه :
سازگاري زناشويي , رواني- آموزشي , مك مستر
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: سازگاري زناشويي نقش مهمي در ارتقاي روابط زوجين دارد. پژوهش حاضر به منظور بررسي تاثير رويكرد رواني آموزشي غني سازي رابطه و نظريه مك مستر در بهبود سازگاري بين همسران انجام شد. روش بررسي: از بين 60 زوج داوطلب براي شركت در اين پژوهش، 24 زوج به صورت تصادفي انتخاب و دوباره به شكل تصادفي به دو گروه مداخله رواني آموزشي (8 مرد و 8 زن) و مك مستر (8 مرد و 8 زن) و يك گروه كنترل (8 مرد و 8 زن) سازمان دهي شدند. هر يك از گروه هاي آزمايش به طور جداگانه در 10 جلسه در طي سه ماه، براساس رويكرد رواني آموزشي غني سازي رابطه همسران و رويكرد مك مستر آموزش داده شدند. آزمودني ها و گروه كنترل در سه مرحله پيش آزمون، پس آزمون و پيگيري از طريق پرسشنامه سازگاري زن و شوهري مورد ارزيابي قرار گرفتند. براي تحليل يافته ها از فرمول آماري تحليل واريانس استفاده شد. يافته ها: الگوي رواني - آموزشي غني سازي رابطه همسران و الگوي مك مستر به طور معني داري بر افزايش سازگاري بين همسران موثر بودند (0/05>p). نتيجه گيري: : سازگاري در بين همسران شامل توافق، همبستگي، رضايت مندي، مهرباني و سطح تنش مي شود. توافق بين همسران در موضوعات مهم، براي يك سازگاري خوب و داشتن يك رابطه برنده برنده حياتي است. نتيجه اين پژوهش نشان داد براي رسيدن به اين مهم هر دو رويكرد رابطه محور و مسأله محور مي توانند موفق عمل كنند.
چكيده لاتين :
Background: Concept of marital adjustment has the main role in a couple’s relationship enhancement. This research aimed to compare psycho-education (relationship enhancement) approach and McMaster approach to improve marital adjustment. Materials and methods: Of 60 couples from 85 volunteer couples who had the criteria for research, finally, 24 couples were randomly selected and assigned in 3 groups (16 persons in each group; 8 men and 8 women). 10 sessions of psycho-education programs and McMaster approach were done in interventional groups. Control group didn’t receive any intervention. Group were evaluated in three stages: pre-test, post-test and follow up through Dyadic Adjustment Scale. Data were analyzed by analysis of variance test. Results: Both psycho-education and McMaster approaches had significant impact on marital adjustment compared to the control group (p<0.05).
Conclusion: Marital adjustment among couples includes agreement, cohesion, satisfaction, kindness and level of stress. The agreement between the wives on important issues is critical for a good agreement and having a win-win relationship. The result of this study showed that both psycho-education programs and McMaster approach could be successful.
عنوان نشريه :
فصلنامه علوم پزشكي دانشگاه آزاد تهران
عنوان نشريه :
فصلنامه علوم پزشكي دانشگاه آزاد تهران